مقابله با داعش؛ از مشت آهنین تا جنگ نرم

"ما امروز در  رسانه های اجتماعی و فضای سایبری شاهد نبرد افکار هستیم؛ ما نیز باید در این نبرد عقاید شرکت داشته باشیم."
به گزارش خبرگزاری صداوسیما، این بخشی از اظهارات ژنرال دیوید پترائوس رئیس سابق سازمان سیا امریکا در مورد نحوه مقابله با روند رو به گسترش داعش است گروهی که به اعتقاد اکثر تحلیگران، محور غربی - عربی با محوریت امریکا، رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای عرب حوزه خلیج فارس نقشی محوری در شکل گیری و حمایت از آن داشته و دارند.
داعش گروهی که هسته اولیه آن را ابوبکر البغدادی بعد از مرگ ابوعمر البغدادی در سال 2010 تاسیس و با حمایت های پیدا و پنهان سیستم های اطلاعاتی محور غربی - عربی  رشد کرد، امروز به یکی از مخوف ترین تشکلات تروریستی جهان تبدیل شده است.

- نقش عناصر بعثی در شکل گیری داعش
اما پیش از ابوبکر البغدادی این عناصر پاک سازی شده حکومت ساقط شده صدام بودند که هسته اولیه شکل گیری داعش را ایجاد کردند.
نیروی های وفادار به رژیم سابق عراق، گروهی از سرسخت ترین حامیان صدام حسین هستند که هشت سال پس از سقوط صدام تا خروج نیروهای آمریکایی از عراق را به شورش علیه آمریکایی ها گذراندند و حضور دوباره آنان در صحنه نه تنها برای دولت عراق و آمریکا، بلکه حتی برای خود داعش هم مساله مهمی است.
مالکولم نانس افسر سابق اطلاعاتی آمریکا می گوید، " بعثی ها اگر چه این روزها پرچم داعش را در دست دارند ولی برنامه آنها برای آینده متفاوت از برنامه خلیفه البغدادی است. داعش ریشه های عمیقی در حکومت صدام دارد. "
بعثیها به دنبال احیای گونه ای از حکومت حزب بعث هستند و گروه های وابسته به داعش می خواهند خلافتی مذهبی ایجاد کنند؛ تحلیگران براین باورند که بعثی ها هم اکنون مخفیانه مشغول برنامه ریزی برای تضعیف داعشی ها و در دست گرفتن امور هستند.
 ممکن است بعثی ها کار سخت و دشوار جنگیدن و ایجاد خلافت را به داعش سپرده باشند ولی وقتی که هدف جغرافیایی تسلط از دمشق تا فلوجه اجرایی شود، غلبه یافتن بر خلیفه داعشی و حذف داعش سخت نخواهد بود.

- نقش امریکا در شکل گیری داعش
اسنودن پیمانکار سابق آژانس امنیت ملی آمریکا  فاش کرده ، سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی در شکل گیری داعش نقش داشتند و در عملیاتی با نام "لانه زنبور" گروه داعش را تشکیل دادند.
گروه داعش برای حمایت از اسرائیل تشکیل شده است و هدف عملیات "لانه زنبور" تشکیل گروهی با شعارهای اسلامی است که تندروها را از سراسر جهان جذب کند و بر اساس اندیشه های تکفیری، سلاح خود را به سوی کشورهای مخالف موجودیت اسرائیل نشانه بگیرد.
اسنودن همچنین فاش کرد: سرکرده داعش دوره فشرده‌ای را به مدت یکسال زیر نظر عوامل موساد پشت سر گذاشته ؛ وی در این دوره آموزش های نظامی و سخنوری را دیده است.

- نقش ایدئولوژی در  شکل گیری داعش
اندیشه «جهاد» و «تکفیر» دو اصل مهم از اصول حاکم بر گروه تروریستی تکفیری داعش و تاسیس امارت اسلامی در سرزمین های لبنان، سوریه و عراق مهمترین هدف اعلام شده آنان است .
داعش  در گام نخست با شعارهای پوپولیستی و سوء استفاده از  فقر جوانان منطقه،  افراد کم سواد منطقه را به سمت خود جذب کرد اما این همه ماجرا نبود چراکه امروز شاهد گسیل جوانان سنی مذهب از اقصی نقاط جهان به سوریه به عنوان سرزمین جهاد هستیم  و در بین این جوانان افراد ثروتمند و با دیدگاههای مختلف نیز وجود دارد .
دکتر عبدالوهاب فراتی عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی معتقد است: "مهمترین دلیل گرایش جوانان مسلمان عرب و غیر عرب به داعش  جذابیت های ایدئولوژی آنها است، چراکه ایدئولوژی آنها آنقدر جذابیت دارد که شخص را از کنار سنِ خوانندگی  در استرالیا به عراق می آورد و وی به عشق شهادت، کمربند انفجاری به خود می بندد و خود را منفجر می کند."
ریشه فکری جریان تکفیری به تفکرات رشید رضا از اصلاح طلبان اولیه اسلام گرایی سلفی باز می گردد، تفکرات و اندیشه های رشید رضا بر اسلام‌گرایان سده بیستم موثر بود و بر فلسفه سیاسی ایجاد دوباره خلافت اسلامی تاثیر گذاشت، وی معتقد بود که خلافت اسلامی باید در سرزمین کشورهای عربی احیا شود.
در آثار رشید رضا آمده است :" ترکها بی عرضگی نشان دادند و ما باید برای مرکزیت خلافت شهر، موصل را انتخاب کنیم چون موصل محل وصل بین سرزمین های عرب و آناتولی است. "
ابوبکر بغدادی با اعتقاد به این تفکرات رشید رضا، موصل را تصرف و در آنجا اعلام خلافت کرد و تلاش کرد که دامنه خلافتش را گسترش دهد.

- نقش ایدئولوژی در جذب  افراد به داعش
ایدئولوژی حاکم بر  افکار تکفیری محافظه کار نیست، لذا جایگاه مطلوبی میان سنی های سرخورده و به دنبال برون رفت از رادیکال پیدا کرده است، در خاورمیانه سیگنال های مذهبی زیادی وجود دارد و هر ایدئولوژی که بتواند فضای این منطقه را قبضه کند مردم به سمت آن روی می آورند.
ویژگی دیگر این ایدئولوژی عمل گرا یی است ،ایدئولوژی حاکم بر داعش در دفتر و اینترنت نیست وقتی می گویند حکومت اسلامی، شخص از استرالیا به ترکیه می آید و به هر حیله خود را به سوریه می رساند تا این ایده را پیگیری کند در حالی که هیچ ایدئولوژی این گونه نیست.
هفته‌نامه آلمانی «اشپیگل» در گزارشی به نقل از  کارشناسان سازمان ملل  می نویسد :" نیروهای عضو داعش از 86 کشور گردهم آمده‌اند. اما در این میان سهم تونس ، عربستان،  اردن و برخی کشورهای  اسیای میانه و  اروپایی بیش از  دیگر کشورها است."
در این بین نباید از شیوه های تبلیغاتی داعش برای جذب نیرو از سراسر جهان نیز غافل شد ، عوامل داعش سراغ افراد آسیب پذیر می روند. مثلا، خانواده هایی را انتخاب می کنند که بدهی مالی دارند. سپس، سراغ اعضای جوان این خانواده ها رفته و عنوان می کنند که حاضرند «مشکل مالی آنها را حل کنند».
پس از رسیدن فرد اجیر شده به اردوگاه برای آموزش نظامی، برای اینکه وابستگی اش را بیشتر کنند، او را تحت فشار قرار می دهند تا ازدواج کند. افرادی هم که پشیمان شده و تصمیم به بازگشت داشته باشند مورد ارعاب قرار می دهند که اگر برگردید، دادگاهی شدنتان حتمی خواهد بود.
جوانان بنا به دلایل مختلف، از انتقام خون بستگان گرفته تا انگیزه های سیاسی و گرایشات افراط گرایانه دینی به داعش می پیوندند.
عوامل انگیزشی داعش نیز با توجه به اهداف، محل استقرار و قشر اجتماعی که نیروها به آن تعلق دارند، متفاوت است .
داعش از شبکه های اجتماعی نیز برای جذب نیز استفاده می کند، عوامل داعش با طرح موضوعات سئوال برانگیز توجه مخاطبان را جلب می کنند. سپس با مخاطبانی که در بحث شرکت کردند، ارتباط برقرار کرده و از آنها می خواهند تا به داعش بپیوند.
همچنین، از میان کسانی که برای مناسک حج به عربستان سعودی، یا به سفرهای توریستی می روند یا برای آموزش به ترکیه و امارات سفر می کنند نیز افرادی در تشکیل گروه های تروریستی جدید نقش دارند .

- ایجاد رعب و حشت
یکی از شیوه های داعش برای سیطره بر مناطق مختلف و همراه کردن اهالی ایجاد رعب و وحشت و ارتکاب جنایات تکان دهنده و کشتار وحشیانه است ، این گروه برای سیطره بر مناطق بیشتر و شکستن مقاومت مدافعان شهرها از آن بسیار بهره گرفته است تا با فراری دادن مردم کشورگشایی کند و این همان شیوه ای است که صهیونیستها در زمان اشغال فلسطین از آن بهره گرفتند و با کشتارهای وحشیانه مردم را وادار به ترک خانه و کاشانه خود کردند.
این گروه تروریستی با ارتکاب جنایات تکان دهند های همچون اعدام صلیبی مردم در خیابانها،  فروش زنان و کودکان به عنوان کنیز و برده ، کشتار  مردم در  ابتدای ورود به هر شهری، استفاده از حیوانات خطرناک، زنده به گور کردن افراد یا به آتش کشیدن اسرا و مبارزانی که در برابر این گروه مقاومت کنند و همچنین بهره گیری از شیوه های هالیودی برای تهیه تصاویر این جنایات و قرار دادن آن در شبکه های اجتماعی تلاش می کند تا با جنگ روانی زمینه را برای تصرف بیشتر مناطق جدید فراهم کند این روزها مشاهده این جنایات در شبکه های اجتماعی به یکی از پر بیننده ترین تصاویر در اقصی نقاط جهان تبدیل شده است .
نگاه داعش به قتل عام مناطق تحت اشغال به هیچ وجه مذهبی نیست و پیروان همه ادیان و مذاهب اعم از شیعه ، سنی و مسیحی در صوت نپذیرفتن احکام حکومتی و شریعت داعش به راحتی به قتل می رسند و زنان آنان به کنیزی می روند.

- منابع مالی داعش
داعش به راحتی با فروش نفت استخراج شده از مناطق اشغالی و همچنین با منابع مالی حاصل از آدم ربایی، باجگیری و غارت اموال عمومی خود را اداره می کند .
روزنامه آمریکایی "نیویورک تایمز" به نقل از تحلیلگران موسسه "رند" نوشت:  داعش در سال گذشته 600 میلیون دلار از طریق باج خواهی و اخذ مالیات درعراق، 500 میلیون دلار از ناحیه سرقت از بانک های دولتی عراق، 100 میلیون دلار از طریق فروش نفت و 20 میلیون دلار از طریق باجگیری برای آزادی گروگان ها درآمد کسب کرده است.
در این گزارش آمده است: داعش روزانه بیش از یک میلیون دلار از طریق باج خواهی و تحمیل مالیات درآمد کسب کرده است و تحمیل مالیات بر درآمدهای کارمندان دولت عراق به میزان 50 درصد است که داعش در سال گذشته نیز 300 میلیون دلار از این راه به دست آورد.

- حامیان منطقه ای و بین المللی
درکنار دیدگاه های ایدئولوژیکی از  شرایط محیطی و حمایت های مالی، اطلاعاتی و لجستیکی محور غربی - عربی برای رشد این گروه نمی توان غافل شد .
امروز برکسی پوشیده نیست که داعش بدون کمک های مالی، تسلیحاتی و اطلاعاتی محور غربی -عربی قطعا نمی توانست با این سرعت رشد کند رشدی ویروسی که برخی ژورنالیس تها از آن به عنوان هجوم ملخها یاد می کنند .
داعش بدون حمایت‌ طرف‌های منطقه‌ای و بین‌المللی هیچ‌گاه امکان ظهور و رشد و نمو نمی‌یافت، بی‌شک حمایت‌های کشورهایی همچون عربستان، ترکیه، قطر و آمریکا بود که به داعش قدرت بخشید تا با تکیه بر اندیشه‌های «تکفیری‌-‌جهادیش» آزادانه مرتکب هر جنایتی در منطقه شود.
همانطور که پیش تر اشاره شد اندیشه «جهاد» و «تکفیر» دو اصل مهم از اصول حاکم بر گروه تروریستی تکفیری داعش است که ریشه‌های ظهور آن در تاریخ معاصر به دهه هشتاد قرن 20 باز می‌گردد، زمانی‌که افغانستان را اتحاد شوروی سابق اشغال کرد، تا به دنبال آن آمریکا پروسه «اشغال سرزمین مسلمانان به دست کفار» را کلید بزند و با این حربه و در لفافه «جهاد» به مقابله با اتحاد شوروی برخیزد.
به این ترتیب مسلمانان هیزم آتشی شدند که به دست آمریکا در افغانستان برافروخته شد و قربانی توطئه‌ای بنام «جهاد» در برابر اشغالگران خارجی (نظامیان شوروی) شدند، تا هدف آمریکا یعنی مقابله با نفوذ کمونیسم در منطقه را محقق کنند.
چند سال بعد، پس از اشغال عراق از سوی آمریکا، این جهاد به آتشی تبدیل شد که دامن آمریکایی‌ها را در عراق گرفت، اما حد فاصل دوره زمانی بین فعالیت جهادی‌ها در افغانستان و عراق، منطقه شاهد رشد افکار و اندیشه‌های جهادی بین جوانان بنیادگرا بود که رشد افراط گرایی و بنیادگرایی در این جوانان برای ارضای نیازهای روحی و فکری‌‌ شان را در پی داشت، همین جوانان چند سال بعد، با آغاز بحران سوریه با پیوستن به گروه‌هایی همچون داعش مدعی «احیای خلافت اسلامی» و «تاسیس دولت اسلامی» با کمک سلاح و آتش شدند، در حالی‌که در واقع ابزار آمریکا برای نابودی مسلمانان به دست مسلمانان بودند.
اما اینکه همه فلسفه وجودی این گروه را به امریکا و غرب نسبت دهیم تصوری ساده انگارانه است چراکه به هر حال داعش در مناطق درگیری با استقبال مردمی هم مواجه شده است این گروه در اکثر مناطق درگیری با نظام سوریه و عراق وارد جنگ شده و آنجا که ارتش و نظامیان عرصه را خالی کرده اند با مقاومت مردمی چندانی مواجه نشده است .
 این بدان مفهوم است داعش در جمع مناطق اهل سنت بعضا با مقبولیت نیز همراه است به بیان دیگر داعش فقط با نیروی نظامی قابل حذف نیست و این گروه با اتکای با ایدئولوژی خاصی در مناطق تحت سیطره خود حکمرانی می کند، این گروه هم اکنون بر نیمی از سوریه و بخشهایی از عراق تسلط دارد و جمعیتی نزدیک به هشت میلیون نفر را تحت سلطه خود دارد .
به عبارت دیگر نمی توان گفت که داعش دست پروده کامل امریکا است بلکه امریکا قادر به هدایت این گروه جاهل در جهت اهداف راهبردی خود است ، حتی غرب  به آن دسته از شهروندانی اروپایی که برای جهاد به سوریه و عراق می روند در قالب سفری بدون بازگشت می نگرد و به هیچ وجه حاضر به پذیرش مجدد این پیکارجویان نیست .
به این ترتیب راهبرد مقابله با داعش به عنوان یک گروه تروریستی در کنار  مقابله نظامی باید توام با اقدامات فرهنگی برای مقابله با موج دیوانه وار جذب نیروی جدید از سراسر جهان به این گروه باشد.
متاسفانه جریان مقابل این گروه توفیق چندانی در برابر انبوه تبلیغات شبکه های تلویزیونی مروج وهابیت و ترویج افکار تکفیری توفیق چندان نداشته و فعالیت های انجام شده بیشتر برای پاسخگویی و عمیق تر شدن اختلافات مذهبی است .
این در حالی است که تمرکز بر نقاط اختلافی موجود میان گروههای تکفیری و جلوگیری از اتحاد این گروهها می تواند گامی مهم برای انتقال این شکاف به درون جبهه تکفیری باشد، اوج این اختلافات را می توان در جنگ های خونینی که تاکنون میان گروههای تکفیری حادث شده به عینه دید.

- داعش در خدمت تامین امنیت اسرائیل
با گذشت چهار سال از بحران آفرینی محور غربی - عربی در  منطقه، شاهد هزاران کشته در  سوریه و عراق و  انتشار ویروس تروریسم در مناطق مختلف از سوریه گرفته تا عراق ،یمن ، لیبی و مصر کشورهای افریقایی هستیم به راستی برندگان این بحران آفرینی چه کسانی هستند ؟
آرش رازانی از کارشناسان مسائل غرب آسیا در مقاله ای در پایگاه خبری مشرق نیوز با اشاره به نحوه شکل گیری گروه تروریستی داعش می نویسد:" بعد از امضای معاهده کمپ دیوید از سوی مصر ، اسرائیل دیگر از مرزهای جنوبی خود  با تهدیدی از نوع عربی مواجه نبود و لیبی ، سوریه و یاسر عرفات دیگر اثرگذاری خود را نداشتند، نخستین گفتمان مذهبی نفی کننده اسرائیل  بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از ایران آغاز شد و به سرعت در لبنان و فلسطین، بین کسانی که سالها از مبارزه بی حاصل بر بستر "پان عربیسم" خسته شده بودند هوادارانی پیدا کرد.
جهاد اسلامی، حماس(حرکت مقاومت اسلامی فلسطین) و حزب الله لبنان دشمنان جدید موجودیت اسرائیل بودند که دیگر وام دار "عربیت" خود در این دشمنی نبودند، در صورتی که این گفتمان موفق به قدرت گرفتن در کشورهای هم مرز با اسرائیل می شد، همه نقشه های اجرا شده برای رفع تهدید همیشگی علیه اسرائیل نقش بر آب می شد .
در این بستر و با این فرض طرح استراتژیک " دور کردن خطر دشمنی اسلامی موثر و هم مرز با اسرائیل"  کلید خورد و در این راستا با محوریت  القاعده و نحله های فکری و اجتماعی موازی با آن، در کشورهای عربی اکثریت اهل سنت جذب و سازمان دهی شدند.
این گروه ها  ، نه برای مبارزه با اسرائیل بلکه در راستای مبارزه با تشیع ، ایران و احیای خلافت اسلامی با مفهومی کاملاً ارتجاعی تشکیل شدند.
این استراتژی در صورت موفقیت مزایای فراوانی برای غرب و اسرائیل خواهد داشت اولاً منازعه ، مناقشه و کشتار در کشورهای اسلامی که پتانسیل آنها را دائماً تضعیف خواهد کرد. ثانیاً القاعده و سلفی گری های من بعد هیچگاه اسرائیل را به عنوان دشمن اصلی تلقی نکرده و اولویتی برای برخورد با آن ندارند و همین نکته بقایای گفتمان عربی ضد اسرائیلی را به شدت بلا وجه خواهد کرد.
برای پیشبرد این استراتژی، هدایت نرم و ناپیدای نیروی اجتماعی در کشورهای عربی با تکیه بر رسانه های جدید و فراگیر شروع شد و شبکه های الجزیزه و العربیه به همراه دهها شبکه مروج افکار تکفیری وظیفه رسانه ای این طرح را عهده دار شدند.
و به این ترتیب "داعش" نه یک حرکت مذهبی است و نه یک جنبش اجتماعی مسلحانه ضد استبداد. صرفاً بخشی از یک پروژه پیچیده با سابقه است تا خاورمیانه و ملت های آن روی خوشی و آرامش را نبینند و نیروها و ظرفیت های انسانی و طبیعی و اقتصادی خود را برای پیشرفت و رهایی از سیطره جهل و استبداد و دخالت غرب یکپارچه نسازند، تا اسرائیل،به عنوان نماد نفوذ و تسلط غرب در خاورمیانه با تهدید خارجی مواجه نباشد .
برای حفظ "امنیت اسرائیل" به عنوان "خط قرمز آمریکا" میلیونها عرب و کرد و علوی و دروزی و فارس و سایر ملیت ها و قومیت های خاورمیانه می بایست همدیگر را از بین ببرند. داعش نماد هیچ باور دینی یا ایدئولوژیکی نیست. یک دیوانگی رهاشده و سازمان یافته است که جز با مبارزه یکپارچه و هدفمند همه کشورها و ملت های در معرض تهدید از بین نخواهد رفت.

- سناریوی آمریکایی
اینکه روند تحولات چگونه طی شود مشخص نیست اما با در کنار هم قرار دادن تحولات می توان سناریوی احتمالی برای پروژه آمریکا- انگلیس- اسرائیل  را ترسیم کرد.
گام نخست این سناریو  ایجاد سازمان بی نظم کننده بود که در سال 2003 با اشغال عراق کلید خورد و با خروج از عراق در سال  2011 وارد مرحله جدید شد. منظور از این سازمان، همان سازمان تکفیری های تروریست است که به دست سازمان های اطلاعاتی غرب و حکام خلیج فارس به یک سازمان تبدیل شده است.
گام دوم این طرح ایجاد بی نظمی منطقه ای بود که بعد از خروج امریکا از عراق در سال  2011 با شعله ور شدن جنگ سوریه آغاز شد .
سازمان بی نظم کننده، وظیفه دارد که صحنه نبرد هر دو نظم را به شکلی ظریف مخدوش کند؛ طوریکه نمای بازی عوض شود، این یک عملیات روانی برای به اشتباه انداختن تصمیم گیران و تصمیم سازان منطقه ای به ویژه ایران و همچنین برای اشتباه انداختن افکار عمومی جهانی است؛ آمریکا باید دلیل بازی (نبرد) را یکبار دیگر گم کند.
وقتی بی نظمی به وجود آمد و قدرت خود را به رخ کشید، حامیان خود را بیش از پیش جلب خواهد کرد؛ آنهایی که از حضور بی نظمی می توانند سودهایی ببرند، نباید فراموش کرد که از وقتی جنگ در سوریه شروع شد، علیرغم اینکه تروریست های مسلح در سوریه هر روز تلفات بیشتر دادند اما به حجم آنها افزوده شده است.
در حال حاضر، برخی از کارشناسان، مجموع کل تروریست های اعم از داعش، النصره، اخوانی های تکفیری، ارتش آزاد سوریه و عناصر بعثی عراق را که از  86 کشور در معرکه جنگ عراق و سوریه حضور دارند ، بین 120 هزار تا 150 هزار نفر تخمین می زنند. وقتی آنها از این معرکه سود می برند، چه دلیلی دارد مابقی جوانان بیکاری که تحت تبلیغات علمای تکفیری هستند از این معرکه چشم بپوشند. هر چه باشد از بیکاری، یک دورنمای مبهم درباره آینده زندگی شان و ناامیدی بهتر است.
گام سوم این طرح تثبیت بی نظمی است ، وقتی سازمان بی نظم کننده به اندازه کافی فربه و مقتدر شد، خود بدنبال جایی برای تثبیت موقعیت خویش خواهد گشت، یک پایگاه استقرار و امن برای تشکیل حکومت.
به محض اینکه سازمان بی نظم کننده به سرزمین های قابل توجهی برای استقرار دست یافت که در آنجا بطور کامل محاصره نشده باشد و امکان ارتباط با جهان بیرون را داشته باشد؛ بی نظمی به اوج رسیده است. در این صورت، رسانه های غالب جهانی القاء می کنند که بی نظمی موجود هم در برابر نظم مورد نظر ایران قرار دارد و هم در برابر نظم مورد نظر آمریکا است.
و بالاخره در گام چهارم زمینه برای ورود عامل ضدبی نظمی فراهم می شود، کلونی دستگاه های اطلاعاتی غرب و حکام خلیج به استمرار حمایت پنهان از سازمان بی نظمی و تعلل در برخورد آشکار با این سازمان ادامه خواهند داد تا به تثبیت بیشتر بی نظمی و بحرانی شدن وضعیت برای نظم مورد نظر و بومی محور مقاومت بینجامد.
در اینصورت، یا ایران و محور مقاومت موفق خواهند شد که به تنهایی و مستقلاً بی نظمی را محو کنند یا مجبور می شوند برای حذف بی نظمی که علیه نظم مورد نظرشان است؛ از حامی بی نظمی درخواست همکاری کنند. در این حالت، آمریکا و شرکایش برای مشارکت در مدیریت بی نظمی با ایران و محور مقاومت، درخواست خواهند کرد که در نظم آینده خاورمیانه؛ قدرت با چانه زنی بیشتر به نفع آمریکا و شرکایش تقسیم شود. اینجا منظور جابجایی مهره ها نیست، مدل به قدرت رسیدن مهره هاست که ارزش راهبردی دارد.
همین شرایط اوضاع دشواری را در منطقه ایجاد کرده بطوری که سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان در سخنانی که اخیرا به مناسبت سالگرد ازاد سازی جنوب لبنان ایراد کرد  به تشریح وضعیت داعش و رویکرد این تشکل در مقابله با این گروه تروریستی پرداخت .

- داعش خطری تاریخی برای منطقه
سید حسن نصرالله می گوید:" امروز تاریخ دوباره با عناوین جدیدی تکرار می شود طرحی که کشورها و ملت ها، جوامع و ارتش های منطقه را تهدید می کند، طرح تکفیری و سربریدن و وحشی گری است که شاهد آن هستیم. "
دبیرکل حزب الله می افزاید:"ما اکنون با پروژه ای مواجه هستیم که عملا در حال اجرا شدن است ، (داعش) در چارچوب این طرح، خون می ریزد، ویران می کند، می کشد، تجاوز می کند، به کنیزی می برد و سر می برد. "
سید حسن نصرالله معتقد است:" داعش اکنون گروه کوچکی در گوشه ای از جهان عربی یا اسلامی نیست. این گروه اکنون در حال گسترش یافتن است و از بیعت علنی با آن صحبت می شود. "
وی می افزاید:"این گروه در مساحت زیادی از سوریه و عراق حضور دارد این گروه در سینا و در مرز فلسطین اشغالی حضور دارد و با مصری ها می جنگد. این گروه در یمن و افغانستان و پاکستان و لیبی و شمال آفریقا و نیجریه نیز حضور دارد زیرا بوکوحرام با خلیفه داعش بیعت کرده است. "
سید حسن نصرالله می افزاید:"ما امروز با طرح و گروه ها و خطری مواجه هستیم که وجود دیگران را تحمل نمی کند. اکنون گروهی وحشی و تکفیری در مقابل همه ملت های منطقه قرار گرفته است و فقط کسی جان سالم به در می برد که مثل آنها زندگی کند و مثل آنها فکر کند و با خلیفه آنها بیعت کند.
وی می گوید:"آنها از شریعت و فقه چیزی نمی فهمند و ادعا می کنند شریعت اسلامی را اجرا می کنند. من به کسانی که سکوت کرده اند یا از این گروه ها دفاع می کنند می خواهم در محاسباتشان بازنگری کنند. شما اولین قربانیان داعش و النصره خواهید بود. "
دبیرکل حزب الله می افزاید:"داعش در مقابل چشم آمریکا، با خودروها و تانکها و سلاح هایش از شهری به شهر دیگر و از استانی به استان دیگر و از عراق به سوریه و از سوریه به عراق می رود."
وی نبرد کنونی در عراق و سوریه را نبردی موجودیتی توصیف می کند و می افزاید:"  در نبردهایی که بر سر موجودیت یک کشور یا یک ملت صورت می گیرد دیگر موارد تنش زا و مورد مناقشه باید به حاشیه رانده شود، منافع و امتیازات و اصلاحات و دموکراسی در مرحله بعد از نبرد بر سر موجودیت قرار می گیرد.
سید حسن نصر الله جنگ با داعش و رژیم صهیونیستی را دو روی یک سکه جنگ می داند و می افزاید:" ما امروز مجبور هستیم در دو جبهه باشیم. ما نباید از این دو جبهه غافل باشیم و معرکه را در یکی از جبهه ها خالی کنیم زیرا این دو جبهه مکمل یکدیگرند. بلکه هر دو جبهه در اهداف یکی هستند. ما عرصه را خالی نمی کنیم و به تلاش خود به طور جدی برای حضور در دو عرصه ادامه می دهیم.
دبیرکل حز ب الله لبنان تاکید می کند :" نبرد کنونی بسیار بزرگتر و خطرناک تر و سخت تر است. زیرا در داخل خانه صورت می گیرد. کسی که می خواهد از موجودیت ، بقا ، هستی ، کرامت ، شرف ، آبرو و وطن خود دفاع کند باید برای قربانی دادن آماده باشد و قربانی بدهد. "
اما ختم کلام آنکه تلاش در جبهه فرهنگی در کنار مشت آهنین نظامی تنها راهکار مقابله با این گروه تررویستی است ، گروهی که طرفدارانش مدام در حال افزایش است و نباید تنها به شخصیت های کاریزماتیکی نظیر سید حسن نصرالله اکتفا کرد .