در یک پژوهش بررسی شد؛
چه ارتباطی بین کارکرد شبکههای اجتماعی و احساس تنهایی وجود دارد؟
در سالهای اخیر، نفوذ فراگیر شبکههای اجتماعی در زندگی ما، بحثهای داغی را درباره تأثیر این شبکهها بر سلامت روان، بهویژه احساس تنهایی ایجاد کرده است.
به گزارش
خبرگزاری صداوسیما، مطالعه جدیدی این موضوع را بررسی کرد که چگونه الگوریتمهایی که شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام را هدایت میکنند، بر احساس تنهایی در میان کاربران تأثیر میگذارند.
انگیزه این تحقیق، افزایش شیوع تنهایی در کنار افزایش استفاده از شبکههای اجتماعی بود. بر اساس یافتههای محققان، ادراک الگوریتمهای رسانههای اجتماعی با احساس تنهایی مرتبط است.
در طول دهه گذشته، آمریکا شاهد افزایش میزان احساس تنهایی افراد به موازات افزایش استفاده از سکوهایی مانند اینستاگرام بوده است.
برخی از محققان استدلال میکنند که شبکههای اجتماعی با جایگزینشدن با تعاملات چهره به چهره، به نوعی همهگیری تنهایی کمک میکنند، در حالی که برخی دیگر معتقدند این شبکهها فرصتهای جدیدی برای ارتباط فراهم میسازند.
کشف رابطه بین استفاده از رسانههای اجتماعی و احساس تنهایی، بهشدت در میان صاحبنظران داغ است و البته اثرات مثبت و منفی را نشان میدهد.
این مطالعه با تمرکز بر نقش الگوریتمهای شبکههای اجتماعی که محتوا را بر اساس تعامل کاربر تنظیم میکند و از پلتفرمهایی مانند اینستاگرام جداییناپذیر است، این رابطه پیچیده را روشن کرد.
شرکتهای مالک شبکههای اجتماعی بهویژه «متا» ادعا میکنند که الگوریتمهای شخصیسازی آنها برای کمک به شکلگیری و حفظ روابط اجتماعی طراحی شدهاند.
«ساموئل هاردمن تیلور» پژوهشگر این مطالعه که استادیار دانشگاه «ایلینوی» شیکاگو است، گفت: علاقه من این است که بفهمم چگونه شخصیسازی میتواند احساس نزدیکی به دوستان و خانواده را تقویت کند، زیرا ایدههای شخصیسازی و روابط شخصی اغلب بهعنوان متضاد ارائه میشوند.
وی در ادامه افزود: هدف اصلی ما این بود که بررسی کنیم چگونه درک کاربران از الگوریتمهای شبکههای اجتماعی بر احساس تنهایی آنها تأثیر میگذارد.
محققان این فرضیه را مطرح کردند که کاربرانی که این الگوریتمها را پاسخگو و حمایتکننده میدانند، احساس تنهایی کمتری خواهند کرد. در حالی که کسانی که آنها را نادیده انگاشتهاند، احساس انزوای بیشتری خواهند داشت.
این تحقیق در دو بخش انجام شد: یک مطالعه مقطعی که طیف سنی گستردهای از کاربران اینستاگرام را بررسی میکند و یک مطالعه طولی با تمرکز بر بزرگسالان جوان.
اولین مطالعه شامل ۴۶۸ کاربر اینستاگرام ۱۹ تا ۶۸ ساله بود که از Mechanical Turk آمازون استخدام شده بودند.
(Mechanical Turk یا به اختصار (MTurk) برنامهای است که به مشاغل اجازه میدهد افراد را برای کارهای مجازی ساده به کار بگیرند. ایده این برنامه است که کارهای زیادی وجود دارد که بشر هنوز بهتر از رایانه انجام میدهد، مثلا انواع رونویسیها، تحقیقها و نظرسنجیها)
از شرکتکنندگان درباره آگاهی آنها از الگوریتمهای اینستاگرام و درک آنها از میزان پاسخگویی این الگوریتمها به نیازها و هویت آنها نظرسنجی شد.
محققان دو بُعد پاسخگویی الگوریتم را اندازه گرفتند: پاسخگویی الگوریتم درکشده و عدم حساسیت الگوریتم درکشده.
پاسخگویی الگوریتم درکشده به میزانی اشاره دارد که کاربران احساس میکنند الگوریتمها اهداف خود را درک و از آنها پشتیبانی میکنند، در حالی که عدم حساسیت الگوریتم درکشده نشاندهنده درجهای است که کاربران احساس میکنند توسط الگوریتمها نادیده گرفته شده یا تضعیف میشوند.
تجزیه و تحلیل مقطعی نشان داد که سطوح بالاتر عدم حساسیت الگوریتم درکشده، با احساس تنهایی بیشتر در تمام گروههای سنی مرتبط است.
جالب توجه است که رابطه بین پاسخگویی الگوریتم درکشده و تنهایی، بر اساس سن متفاوت است. در میان بزرگسالان جوانتر، پاسخگویی الگوریتم درکشده با احساس تنهایی کمتر مرتبط بود. این نشان میدهد الگوریتم حمایتی میتواند ارتباط اجتماعی را افزایش دهد.
در میان بزرگسالان مُسنتر، پاسخگویی الگوریتم درکشده با افزایش تنهایی همراه بود، احتمالاً به این دلیل که این کاربران ممکن است تعاملات آنلاین را جایگزین ارتباطات رو در رو کنند.
در مطالعه دوم، ۱۵۵ دانشجوی مقطع کارشناسی ۱۸ تا ۲۹ ساله در یک نظرسنجی طولی سه موجی که طی چهار هفته انجام شد، شرکت کردند.
این مطالعه با هدف بررسی رابطه دوسویه بین ادراک الگوریتم و تنهایی در طول زمان انجام شد.
شرکتکنندگان احساس تنهایی، درک پاسخگویی الگوریتم و مشارکت خود را در انواع مختلف نگهداری رابطه اینستاگرام (تعاملهای عمومی فعال مانند نظر دادن، تعاملات خصوصی فعال مانند پیامرسانی مستقیم و تعاملات عمومی غیرفعال مانند مرور) گزارش کردند.
این نشان میدهد که تنهایی میتواند درک کاربران از الگوریتمهای رسانههای اجتماعی را تغییر داده و یک حلقه بازخورد ایجاد کند.
محققان همچنین دریافتند که حفظ روابط عمومی فعال و غیرفعال، رابطه بین پاسخگویی الگوریتم درکشده و تنهایی را تحت تاثیر قرار میدهد.
کاربرانی که الگوریتمها را حمایتکننده میدانستند، بیشتر درگیر اظهار نظر، لایک کردن و مرور محتوای شبکه اجتماعی خود بودند که به نوبه خود با احساس تنهایی کمتری همراه بود.
دو نکته اصلی این مطالعه عبارتند از:
۱) زمانی که مردم احساس کردند که الگوریتمهای توصیه اینستاگرام از اهداف و هویت آنها پشتیبانی میکند. آنها به احتمال زیاد از این پلتفرم برای برقراری ارتباط با دوستان و خانواده خود استفاده میکنند.
۲) افرادی که تنها بودند و کمتر از الگوریتمها حمایت میکردند.
«ساموئل هاردمن تیلور» افزود: بنابراین، نحوه درک کاربر از الگوریتمها ممکن است باعث تنهایی بیشتری شود.
این مطالعه دیدگاههای ارزشمندی را ارائه میدهد، اما در همین حال محدودیتهایی نیز دارد؛ ماهیت مقطعی مطالعه یک، ایجاد علیت را دشوار میکند و تحلیل طولی در مطالعه ۲ نیز با یک چارچوب زمانی کوتاه محدود شده است.
علاوه بر این، تکیه بر دادههای گزارششده توسط خود افراد، میزان تأثیرات تقاضا را معرفی میکند به همین دلیل ممکن است شرکتکنندگان پاسخهای خود را بر اساس آگاهیشان از اهداف مطالعه تغییر دهند.
تحقیقات بعدی برای درک بهتر اثرات بلندمدت ادراک الگوریتم بر تنهایی باید مدتزمان مطالعه طولانیتری را در نظر بگیرند.
بررسی سایر سازوکارها مانند محتوای تعاملات الگوریتمی میتواند بینش عمیقتری ارائه دهد. علاوه بر این، طرحهای تجربی میتوانند به کاهش اثرات تقاضا و ارائه نتایج قویتر کمک کنند.