پخش زنده
امروز: -
کارشناس مسایل رژیم صهیونیستی آتش بس موقت بین مقاومت حماس و رژیم صهیونیستی را مقدمهای برای آتش بس دائمی جنگ دانست که به علت فشارهای جهانی بر آمریکا و صهیونیستها بوجود آمده است.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما، برنامه جهان امروز شبکه خبر سه شنبه شب میزبان علیرضا عرب کارشناس مسائل رژیم صهیونیستی بود که درباره دستاورد های رژیم صهیونیستی در جنگ طوفان الاقصی صحبت کرد، در زیر متن سخنان ایشان را می خوانید:
سوال: آقای عرب، صهیونیستها در این جنگ به چه رسیدند و الان در چه نقطهای قرار دارند و بعد از آن ممکن است چه تصمیماتی اتخاذ کنند؟ پنجاه روز پیش، و از آغاز طوفان الاقصی، ژیم صهیونیستی از جنگی به نام شمشیرهای آهنین علیه غزه خبر داده بود. قرار بود شمشیرهای آهنین حماس را نابود و اسرای صهیونیست را بدون مذاکره آزاد کند اما در نهایت ماجرا به آن شکل پیش نرفت و صهیونیستها به مبادله اسرا راضی شدند.
اگر بخواهیم به لحاظ نظامی وضعیت این ۴۸ روزی که جنگ برقرار بود و سه هفته پایانی آن که جنگ به صورت زمینی در جریان بود را بررسی کنیم صهیونیستها در این مدت چه کار کردند و به چه رسیدند؟
عرب: عملیات پیش دستانه حماس موسوم به طوفان الاقصی که ۱۵ مهر یا 7 اکتبر اتفاق افتاد دگرگونی عمیقی در رژیم صهیونیستی ایجاد کرد، استراتژی نظامی امنیتی این رژیم را به نحو فاجعه باری از بین برد ، بازدارندگی رژیم صهیونیستی از بین رفت، ارتش، نیروهای امنیتی و نهادهای ناظر در دولت رژیم صهیونیستی که بر این دو نظارت داشتند شکست خوردند.
سوال: هالوی که سخنگوی ستاد است امروز صحبتی داشت که ما در هفت اکتبر شکست خوردیم ولی باید از آن فاصله بگیریم و خیلی به آن توجه نکنیم.
عرب: به هر صورت ارتش نیروهای امنیتی و نهادهای ناظر در دولت که بر اینها نظارت داشتند همگی شکست خوردند راهبرد نظامی امنیتی رژیم صهیونیستی دگرگون شد و از بین رفت.
۷ اکتبر برای سیاست دفاعی رژیم صهیونیستی ویرانگر بود و احساس امنیت ملی را در سراسر این رژیم از بین برد.
در واقع مفاهیم سیاستها، انگارهها و باورهایی که مدت های طولانی در دکترین نظامی امنیتی رژیم صهیونیستی حاکم بود از بین رفتند.
اینها در لبنان تجربه تلخی داشتند از ۱۹۸۲ وارد جنوب لبنان شدند تا بیروت رفتند نیروی زمینی وارد کردند و از سال ۸۲ تا ۲۰۰۰ که از جنوب لبنان اخراج شدند در جنوب لبنان مستقر بودند.
این تجربه تلخی برای رژیم صهیونیستی بود چون به تشکیل جنبش مقاومت اسلامی حزبالله منجر شد و همین جنبش سال ۲۰۰۰ صهیونیست ها را از جنوب لبنان راند این تجربه باعث شد اینها در ارتباط با ورود نیروی زمینی به جبههها احتیاط کنند، الان این استراتژی هم دچار دگرگونی شده است و صهیونیست ها با هدف نابودی حماس و اشغال بلند مدت غزه با نیروی زمینی وارد غزه میشوند.
سوال: یعنی به خاطر شکست راهبردها و سیاستهای گذشته شان راهی جز ورود زمینی به غزه نمی دیدند؟
عرب: بله آن ها نیروی زمینی را برای اشغال بلند مدت غزه وارد غزه کردند، اینها نیروی زمینی را به صورت نیروی زمینی زرهی سنگین وارد غزه کردند با قدرت آتشباری گسترده از زمین، هوا و دریا و مجموعه وسیعی از اطلاعات، میدانید ب اینها همیشه مدعی برتری تکنولوژیک و اطلاعاتی خودشان بودند.
رژیم صهیونیستییها چهار مفهوم اساسی امنیت ملی دارند که در طوفان الاقصی فروپاشید و از ۷ اکتبر تا الان این ۴ مفهوم فروپاشیده و به شدت تضعیف شده است.
یکی از این چهار مفهوم بازدارندگی است، در ۷ اکتبر یا ۱۵ مهر بازدارندگی اینها مُرد. مسئله برتری اطلاعاتی است طی این ۵۰ روز که از ۷ اکتبر گذشته برتری اطلاعاتی اینها هم دچار مشکل شده است.
مفهوم دیگر دفاع است، اینها نتوانستند در ۷ اکتبر از مرزهای رژیم صهیونیستی دفاع کنند و مرزها شکسته شد و الان ۵۰ روز از جنگ میگذرد و اینها پیروزی به دست نیاوردند.
سوال: از لحاظ زمینی به چه رسیدند؟
عرب: در جنگهای مدرن اشراف اطلاعاتی باعث میشود شما بتوانید عمق میدان نبرد را شفاف ببینید و با سلاحهای نقطه زن و دقیق پهپادها، جی پی اس، تصاویر ماهوارهای خطوط سنگربندی شده دشمن را نابود کنید.
حماس با خودروی مکانیزه و خمپاره در زمینهای کشاورزی و زمینهای باز به مصاف رژیم صهیونیستی نرفت. نوار غزه بافت شهری دارد، بافت کشاورزی هم دارد حماس در زمینهای باز با رژیم صهیونیستییها نجنگید چون نقطه قوت رژیم صهیونیستی را میدانست و نقطه قوت خودش را هم میدانست.
حماس جنگ نامتقارن را انتخاب کرد . حماس در طوفان الاقصی زمان و مکان و زمین جنگ را بر رژیم صهیونیستی تحمیل کرد برای همین رژیم صهیونیستی میگوید ما در مقابل جنگ بدون انتخاب قرار گرفتیم یعنی هیچ چیز آن را نتوانستیم انتخاب کنیم نه زمان و نه مکان و نه زمینش و نه نحوه جنگش را اینها را حماس تحمیل کرد، لذا حماس عرصه نظامی را به گونهای پیش برد، که برتری عددی و برتری تکنولوژیک و برتری اطلاعاتی رژیم صهیونیستی خنثی شود.
این کاری بود که حماس تا به الان انجام داده است در واقع حماس با رژیم صهیونیستی جنگ نا متقارن میکند و سعی میکند برتری اطلاعاتی و تاثیر پهپادها را از بین ببرد، حماس از تونلهای عمیق و گسترده استفاده میکند تونل ها عمیق است و در سراسر نوار غزه این تونلها پخش است حماس نیروها و تجهیزات و ذخایر لجستیک خودش را هم پخش کرده است بنابراین امکانات و نیروهای حماس یک دفعه نمیتواند مورد حمله رژیم صهیونیست ها قرار بگیرد.
لذا حماس تا به امروز که ۵۰ روز از جنگ گذشته توانسته توان نظامیاش را حفظ کند و رژیم صهیونیستی که می گفت مقر اصلی و بزرگ حماس زیر بیمارستان شفا است دو حالت دارد یا تجاهل میکرد یا نمی دانست در استراتژی حماس اصلاً مقر بزرگ و متمرکز نیست و اگر داشت، آسیب بیشتری میدید.
زیرا با توجه به قابلیتهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی مقر بزرگ و متمرکز آسیبپذیر بود چون وقتی مقر بزرگ و متمرکز باشد نیازمند ارتباط با واحدها برای هماهنگی است و شناسایی این ارتباطات برای رژیم صهیونیستی نسبتاً ساده بود، بنابراین حماس استفاده از دستگاههای ارتباطی را کاهش داد به این ترتیب برتری اطلاعاتی و ارتباطی رژیم صهیونیستی که از ارکان امنیت ملی اش است کم اثر شد.
حماس رد پای الکترونیکی بسیار کمی از خودش به جا میگذارد حتی برای استفاده از تلفنهای همراه و بیسیم پروتکلهای سختگیرانهای طراحی کرده بود بنابراین درز اطلاعاتی وجود نداشت و وقتی رژیم صهیونیستی با واقعه ۷ اکتبر مواجه شد واقعاً جا خورد.
سلاحهای نقطه زن و دقیق رژیم صهیونیستی حتیالمقدور تا الان خنثی شده و تاثیرش کاهش پیدا کرده چون تونلهایی که حماس در آنها مستقر شده مزیت تکنولوژیکی و ارتباطی رژیم صهیونیستی را خنثی کرده است. حماس تشکیلات بزرگ و متمرکز ندارد، وسایل نقلیه مکانیزه ندارد، انبار مهمات بزرگ ندارد، لذا رژیم صهیونیستی نمیتواند به اینها حمله کند.
در جنگ حماس زمین را هم خودش تعیین کرد یعنی جنگ را در یک منطقه بزرگ شهری در تونلهای عمیق و استراتژی نبرد ، نبرد موزاییکی است واحدهای کوچک حماس در نبرد موزاییکی مهارت دارد، مناطق متراکم شهری، تونلها و مردمی که از حماس حمایت میکنند و گفتمان مقاومت را قبول دارند، تمام اینها سختترین نوع جنگ را بر رژیم صهیونیستی تحمیل کرده است.
نیروهای حماس برای سرزمینشان، برای دینشان و برای شرافتشان میجنگند و در این محیط، رژیم صهیونیستی کار بسیار سختی دارد به هر صورت هم گفتمان مقاومت، حمایت مردمی است.
صهیونیستها سه هدف معرفی کردند، گفتند ما میخواهیم وارد غزه شویم که حماس را از نظر نظامی و سیاسی نابود کنیم و بعداً یک هدف دیگر اعلام کردند که آزادی گروگانها بود.
من واقعاً متوجه نمیشوم نابودی حماس یعنی چه، یعنی شما میخواهید گفتمان مقاومت را نابود کنید، شما میخواهید حمایت مردمی را از بین ببرید ؟وقتی ما به جنگ شناختی برسیم و آزادی گروگانها من شمه ای از این حمایت مردمی را توضیح میدهم ، و بعد شما میخواهید تکنولوژی یا دانش تسلیحاتی بومی شده این را از بین ببرید؟ اینها قابل از بین بردن نیست.
بنابراین اهدافی که رژیم صهیونیستی مشخص کرده منطقی، شفاف و دست یافتنی نیست.
جنگ نامتقارن را برای اینکه به ذهن متبادر شود به بازی دوران بچگی سنگ، کاغذ، قیچی تشبیه میکنم، در این بازی مثل جنگ نامتقارن، سنگ بر کاغذ و قیچی برتری ندارد، آن که برتری دارد سرعت عمل است آن که برتری دارد هوشیاری و انگیزه بالا است. لذا قیچی مقابل سنگ محکوم به شکست است ولی کاغذ را میبرد و کاغذ مقابل سنگی که بر قیچی غلبه کرده غالب است. این جنگ نامتقارن است که به بهترین نحو حماس از آن استفاده میکند این جنگ ریشه در نبرد وعد الصادق دارد، ریشه در جنگ ۳۳ روزه دارد، اولین جنگ نامتقارن مدرن جنگ ۳۳ روزه بود بعد ما تجاربش را دیدیم که در سوریه و عراق علیه داعش استفاده شد و بعد رسیدیم به نقطه عطف دیگری به نام جنگ سیف القدس که اردیبهشت سال ۱۴۰۰ انجام شد.
درآن جا هم ما جنگ نامتقارن را دیدیم و بعد تجارب سیف القدس به طوفان الاقصی رسید که واقعا طوفانی بود.
لذا جنگ نامتقارنی حماس علیه رژیم صهیونیستی باعث شده توانایی پنهان شدن داشته باشد، توانایی زنده ماندن در برابر آتش داشته باشد و ادغام در بافت شهر، حتی اگر رژیم صهیونیستی غزه را اشغال کند تازه بدبختی اش شروع میشود مثل جنوب لبنان. چون آن وقت مقاومت و گفتمان مقاومت و نیروهای مقاومت معنای بیشتری پیدا میکند. یعنی اگر رژیم صهیونیستی غزه را اشغال کند تازه مقاومت معنای جدیدتر و عزیزتری پیدا و توسعه پیدا میکند.
تا الان علی رغم هزینههای بسیاری که رژیم صهیونیستی متحمل شده حتی ۱۰ درصد از تواناییهای نظامی حماس از بین نرفته و مستهلک نشده است ، هنوز حماس موشکهایی با برد بیش از ۶۰ تا ۷۰ کیلومتر دارد، میدانید که ۶۰ تا ۷۰ کیلومتر مسافت غزه تا تل آویو است، حماس موشک ۸۰ کیلومتری شلیک میکند و رژیم صهیونیستی هنوز نتوانسته در شمال غزه مستقر شود. در شهر میآید ولی استقرار نه . هنوز در اردوگاه جبالیا و سایر اردوگاهها نتوانسته مستقر شود فقط آن قسمتهایی که دلیلی نداشت حماس در آنجا با رژیم صهیونیستی بجنگد می آید. یعنی نیروهای صهیونیستی وارد زمینهای کشاورزی نوار ساحلی و قسمت شمالی غزه شدند و دوری زدند ولی مستقر نمیشوند چون حماس رژیم صهیونیستی را وارد بازی سنگ کاغذ قیچی میکند.
سوال: آقای عرب یکی از ویژگیهایی که در این جنگ با آن مواجه بودیم تاثیر متقابلی بود که جنگ بر افکار عمومی داشت و دوباره خود این افکار عمومی در معادلات جنگ موثر بود، در این باره هم بفرمایید.
عرب: ادامه این جنگ به منافع ملی آمریکا ضربه و خسارت خواهد زد، طبق آخرین نظرسنجیها آمریکا در حال از دست دادن افکار عمومی منطقه است و این در حالی است که رقبا یا دشمنان آمریکا یعنی چین، روسیه و ایران جایگاهشان نزد افکار عمومی در حال ارتقا است.
نظرسنجی که در اکتبر یعنی بعد از طوفان الاقصی انجام شده و نظرسنجی معتبری است که در شش کشور اردن، مصر، لبنان، فلسطین، سوریه و عراق انجام شده نشان می دهد فقط ۷ درصد مردم معتقدند آمریکا نقش مثبتی در جنگ غزه بازی کرده است.
طبق سند استراتژی امنیت ملی آمریکا که در اکتبر ۲۰۲۲ منتشر شد اولویت اصلی آمریکا در عرصه جهانی پیشی گرفتن از چین و محدود کردن نفوذ روسیه است این در سطح جهانی است، در اولویت امنیت ملی هم مبارزه با تروریسم در خاورمیانه است پس حتی اگر به سند استراتژی امنیت ملی برگردیم خود آمریکاییها با این سقوط جایگاهی که در افکار عمومی منطقه دارند و طبق اسناد خودشان، دارند به اهداف خودشان ضربه می زنند.
اگر آمریکا دنبال کاهش نفوذ چین در خاورمیانه است و میخواهد نفوذش را در خاورمیانه و منطقه غرب آسیا افزایش دهد، اگر میخواهد یک جبهه متحد در منطقه علیه چین، ایران و روسیه ایجاد کند، اگر میخواهد عادی سازی سعودی و رژیم صهیونیستی را پیش ببرد، اگر میخواهد فرایند سازش را در جهت منافع خودش احیا کند و اگر میخواهد با تروریسم مقابله کند( به زعم خودشان) تمام این اهداف با ادامه جنگ غزه به شدت تضعیف میشود و علت آن این است که اینها به افکار عمومی در منطقه احتیاج دارند، درک عمومی از نقش آمریکا باید در منطقه مثبت باشد اما در حال حاضر این هدف به شدت در حال شکست است.
گروه تحقیقات مستقلی در ۱۷ اکتبر تا ۲۹ اکتبر همین امسال نظرسنجی انجام داده و به این گزاره رسیده است که آمریکا در حال از دست دادن موقعیت خود نزد افکار عمومی منطقه است که میتواند بر هر سه اولویت امنیت ملی تاثیر منفی بگذارد و به علت حمایتی که امریکا در جنگ غزه از رژیم صهیونیستی کرده اعتماد به آمریکا و نفوذ آمریکا در منطقه در میان کشورهای عرب به پایینترین حد خودش در تاریخ رسیده است در حالی که در همان زمان اعتماد به چین، روسیه و ایران در حال افزایش است.
یکی دیگر از نتایج نظرسنجی نشان می دهد بعد از حمایت بیسابقه آمریکا از رژیم صهیونیستی نگرشهایی که منجر به تقویت داعش و القاعده شد در منطقه افزایش پیدا کرده است، یعنی درست خلاف ادعای آمریکا مبنی بر اولویت مبارزه با تروریسم .
در یک کلام آمریکا به علت حمایت همه جانبه اش از رژیم صهیونیستی در جنگ غزه در حال شکست از رقیبان و دشمنان خودش است.
به هر صورت مدیریت و نقش آفرینی آمریکا در جنگ غزه هزینه منفی زیادی برایش داشته و اعتبار و بیطرفی او در منطقه را مخدوش کرده است.
سوال: آمریکاییها کم کم داشتند تصویر خروجشان از افغانستان و آن تصاویر شبیه فرار از افغانستان را فراموش می کردند حالا شما میفرمایید در این ۵۰ روز هرچه اعتبار در منطقه به دست آورده بودند از دست میدهند.
عرب: اکثر مردم عرب منطقه حمایت آمریکا از رژیم صهیونیستی را در قالب جنگ صلیبی تصور میکنند.
سوال: یعنی فکر میکنند آمریکا یک جنگ هویتی و مذهبی علیه اسلام و مسلمانان را پیش میبرد؟
عرب: بله و این اعتماد به آمریکا را به شدت کم میکند.
سوال : این همان چیزی است که قبلاً هم به صورت شفاف در دکترین آمریکاییها بود جورج بوش رئیس جمهور سابق آمریکا وقتی به منطقه آمد گفت که ما در یک نبرد صلیبی هستیم.
عرب: اینها باید از گذشته درس میگرفتند که ظاهراً درس نگرفتند و این روالی که در جنگ پیش گرفتند به اولویتهای سند امنیت ملیشان دسترسی پیدا نمی کنند.
سوال: یعنی شما میگویید به خاطر حمایتی که آمریکا از رژیم صهیونیستی داشته این کشور را از اهداف منطقه ای و جهانیاش دور کرده است؟
عرب: بله دور کرده است. بیش از ۶۰ درصد مردم منطقه علت حمله حماس به رژیم صهیونیستی را آزادی فلسطین میدانند، جلوگیری از تجاوزات رژیم صهیونیستی به مسجد الاقصی و جلوگیری از شهرک سازی می دانند. نه آن مسائلی که رژیم صهیونیستی مطرح میکنند.
بنابراین در صورت ادامه جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و حمایت آمریکا از آن، بین متحدین عرب آمریکا و رژیم صهیونیستی شکاف میافتد و این عادیسازی را مختل میکند و بین تشکیلات خودگردان و رژیم صهیونیستی شکاف روز افزون میشود.
در جنگ غزه افکار عمومی کشورهای عرب ملتهب شده و مردم خشمگین هستند و دولتهای عرب هم نمیتوانند به افکار عمومی بی تفاوت باشند، در حالت عادی دولتهای عرب متحد غرب دموکراتیک نیستند، به افکار عمومی توجه ندارند ولی وقتی واقعه ای مثل جنگ غزه پیش میآید و افکار عمومی ملتهب میشود دولتهای عرب نمی توانند بیتفاوت باشند و این را در اجلاس دیدیم.
سوال: مثلاً حتی اگر دولت سعودی میخواست با رژیم صهیونیستی عادیسازی روابط را انجام دهد در چنین شرایطی، در مقابل افکار عمومی مردم خودش و منطقه دیگر این امکان را ندارد تا پروژهای که داشت را پیش ببرد.
عرب: بله افکار عمومی منطقه هم دولتهای عرب و هم آمریکارا تحت فشار قرار میدهند .
افکار عمومی در داخل آمریکا در آستانه انتخابات بسیار مسئله تعیین کنندهای است. نظرسنجی که nbc در خود آمریکا و در سپتامبر ۲۰۲۳ انجام داده ، نشان می دهد چهل و یک درصد سیاست خارجی بایدن را تایید میکردند اما این الان به ۳۳ درصد رسیده است. یعنی چک سفیدی که بایدن به نتانیاهو داد اشتباه بود.
طبق نظرسنجیها در آمریکا رای دهندگان جوان دموکرات انتقادات روز افزون به روشی که آمریکا در جنگ غزه در پیش گرفت دارند ، تقریبا بایدن رای مسلمانان آمریکا را از دست داده است.
این حالت در ایالتی مانند میشیگان که ۳ درصد مسلمان دارد باعث میشود کفه بایدن را در سال آینده پایین بیاید، بنابراین در داخل وزارت خارجه دیپلماتها به صورت روزافزونی انتقادات خودشان را از روش دولت بایدن افزایش داده اند. به دستگاه دیپلماسی فشار میآورند.
تظاهراتهای وسیع در نیویورک، منهتن، لس آنجلس و جاهای مختلف نشان می دهد فشار افکار عمومی در آستانه انتخابات بسیار برای بایدن تعیین کننده است از طرفی حمایت آمریکا برای رژیم صهیونیستی خیلی واجب است اما وقتی اینها به دولت آمریکا فشار وارد میکنند حمایتی که دولت آمریکا باید از رژیم صهیونیستی بکند تا عملیات زمینی اش را در غزه پیش ببرد، کمتر می شود.
سوال: یعنی این عملیات با چراغ سبز آمریکاییها و حمایت آمریکاییها پیش رفت. جمعبندی از بحث افکار عمومی این است که برای آمریکاییها خصوصاً دولت بایدن هزینههای زیادی داشته است. الان منفعت آمریکاییها و بایدن این نیست که این جنگ ادامه پیدا کند، حتی آن هدف گذاری صهیونیستها برای نابودی حماس هم اگر برای آمریکا ایده آل باشد باز هزینههایی که دارد برای آمریکاییها نمیارزد.
عرب: بله
سوال: در محافل رسانهای و سیاسی رژیم صحبت از این است که اگر ماجرا به این شکل تمام شود بازنده هستیم و باید اقدام دیگری صورت گیرد، اما از آن طرف هزینههای ادامه جنگ برای صهیونیستها مطرح است این که در ۵۰ روز نتوانستند به لحاظ نظامی دستاوردی داشته باشند. به نظر شما الان صهیونیستها و شخص تانیاهو به دنبال چه هستند؟
عرب: طوفان الاقصی بازدارندگی اینها را از بین برده است اینها برای این که بازدارندگی را ترمیم کنند سه هدف را مشخص کردند که نابودی نظامی سیاسی حماس و بعد آمدند مسئله آزادی گروگانها را هم اضافه کردند اینها دنبال این هستند که بازدارندگیشان را مجدداً احیا کنند و آن تصویر ضعیف که به همه جهان مخابره شده و همه جهان دیده است را احیا کنند، بنابراین تحت فشار آمریکا این وقفه بشردوستانه را پذیرفتند اما اینها میخواهند جنگ را ادامه دهند برای این که بتوانند بازدارندگیشان را احیا کنند و به اهدافشان برسند.
اما من میخواهم قضیه افکار عمومی داخل رژیم صهیونیستی راشرح بدهم، اگر جنگ طولانی شود یا اگر جنگ گسترش پیدا کند یا اگر عملیات زمینی رژیم صهیونیستی در غزه دچار مشکلات و موانع جدی شود این جا دیگر جامعه صهیونیستی تاب آوری اش تضعیف میشود و اگر تعداد تلفاتشان بالا برود و اگر خسارت سنگینی به آنها وارد شود و اگر این رژیم نتواند به اهدافی که مشخص کردند و تا الان هم نتوانستند به آن برسند، تمام اینها باعث میشود تاب آوری جامعه صهیونیستی کاهش پیدا کند.
اگر همه گروگانها آزاد نشوند یعنی اینها نتوانند تمام گروگانها را آزاد کنند باز به شدت بر جامعه صهیونیستی تاثیر میگذارد و حمایت عمومی این جامعه را از جنگ کاهش میدهد، اگر به وضعیت آوارگان رسیدگی نشود( اینها ۲۵۰ تا ۳۰۰ هزار آواره دارند)، به زعم خودشان گروگانهایی دارند که در غزه هستند که ما میگوییم اسیر و هم آواره دارند آوارهها کسانی هستند که در شهرکهای صهیونیستی که غیر قانونی اطراف غزه ساخته شده بود ساکن بودند، اینها یک تعدادشان رفتند ایلات و وقتی یمنیها ایلات را میزنند یا از سوریه پهپاد، ایلات را میزند نشان میدهد آنجا هم امن نیست. یک سری در جبهه شمالی در الجلیل بودند که به خاطر عملیات حزب الله آنجا را تخلیه کردند و به مناطق داخلی آمدند اگر به اینها رسیدگی نشود و همین طور وضعیت نابسامان آنها ادامه پیدا کند، تاب آوری اجتماعی جامعه صهیونیستی پایین میآید و به دولت نتانیاهو فشار میآورند که این باز به خاتمه جنگ کمک میکند.
اگر کرانه باختری مشتعل شود کل منطقه مشتعل میشود، اگر مناطق فلسطینی سال ۴۸ ، شهرهای مختلط مشتعل شوند همین طور، تمام اینها بر تاب آوری اجتماع داخلی رژیم صهیونیستی اثر میگذارد و حمایت جامعه را از جنگ کاهش میدهد.
اگر به وضعیت اقتصادی رسیدگی نشود، اگر دولت و وزارتخانههایی که از ۷ اکتبر تا به الان فلج بودند و کند عمل کردند در رسیدگی به این همه چالش داخلی که بعد از هفت اکتبر ایجاد شده سامان ندهند تاب آوری اجتماعی و مقاومت کم میشود و این به دولت نتانیاهو فشار میآورد.
سوال: میشود نتیجه گرفت که اثر این جنگ و آثار آن بر افکار عمومی صهیونیست طوری است که از طولانی شدن آن حمایت نخواهند کرد، فکر میکنید آتش بس که دو روز دیگر تمدید شد چطور پیش میرود؟ این آتش بس پایان جنگ خواهد بود یا نه؟
عرب: اولویت اسیران، اولویت نتانیاهو نبود، آن قدر فشار داخل زیاد بود که این را بعنوان اولویت اعلام کرد و الان به این اولویت رسیده است که جنگ متوقف شود.
سوال: اول نتانیاهو میگفت نابودی حماس اولویت است و آزادی گروگانها اولویت بعدی محسوب میشود.
عرب: چون استراتژی این بود، داشتند جنگ روانی علیه حماس به راه میانداختند میگفتند ما آن قدر غزه را میکوبیم اگر مردم غزه برای حماس مهم است باید گروگانها را بدون قید و شرط آزاد کنند، میخواستند فلسطینیهای نوار غزه و حماس را مقابل هم قرار بدهند اما با صبر و مقاومت فلسطینیها و پایداری حماس، آزادی گروگانها در اهدافشان آمد.
اگر رژیم صهیونیستی بخواهد دوباره جنگ را شروع کند یعنی اولویت آزادی گروگانها را دوباره فراموش کرده و دوباره جامعه صهیونیستی و کسانی که برای آزادی گروگانها تظاهرات میکردند در مقابل دولت قرار میگیرند.
یعنی بر بحران بیاعتمادی به این دولت اضافه میشود، در هر صورتمیتواند دوباره جنگ را شروع کند و اما هزینه سنگینی خواهد داشت و به نظر من احتمالاً این کار را میکند.
سوال: یعنی بعد از شش روز یا ۱۰ روز صهیونیستها جنگشان علیه غزه را دوباره شروع میکنند.
عرب: خیر به نظر من آن فشارهایی که بر آمریکا بود و هست و بر رژیم صهیونیستی وجود دارد باید قدری کاهش پیدا میکرد، آمریکاییها به رژیم صهیونیستی مشورت دادند که این وقفه بشر دوستانه را بپذیر که این فشارها کمی کمتر شود و رژیم صهیونیستی این وقفه را پذیرفت اما این جنگ را ادامه خواهد داد عواملی که رژیم صهیونیستی و آمریکا را به این سمت سوق داد که آتش بس موقت را بپذیرند همچنان وجود دارد و به مرور زمان این عوامل باعث تحمیل آتش بس دائم بر رژیم صهیونیستی خواهد شد.
سوال: یعنی همانطور که این عوامل آتش بس موقت را رقم زد در یک صحنه نهایی هم آتش بس دائم را چه زود و چه دیر رقم میزند.
عرب: در واقع این آتش بس موقت مینیاتوری از آن آتش بس اصلی است که در آینده خواهیم داشت منتها باید زمان بگذرد.
پایان
******************************