سلام بر صاحب لحظه های انتظار
میلاد با سعادت یگانه منجی عالم بشریت حضرت مهدی(عج) بر منتظران آن حضرت مبارک باد.
به گزارش
خبرگزاری صدا و سیمای مرکز مازندران، امام زمان حضرت مهدی (عجلاللهتعالی فرجهالشريف) در سحرگاه نیمه شعبان ۲۵۵ ه.ق در سامرّا چشم به جهان گشود و پس از پنج سال زندگی تحت سرپرستی پدرشان امام عسکری (علیهالسلام) و مادر بزرگوارشان نرجس خاتون، در سال ۲۶۰ ق به دنبال شهادت حضرت عسکری (علیهالسلام) همچون حضرت عیسی (علیهالسلام) و حضرت یحیی (علیهالسلام) که در سنین کودکی عهدهدار نبوت شده بودند، در پنج سالگی منصب امامت شیعیان را عهدهدار شدند.
آن بزرگوار پس از سپری شدن دوران غیبت با تشکیل حکومت عدل جهانی، احکام الهی را در سرتاسر زمین حاکمیت خواهد بخشید.
از حوادث مهم در تاریخ بشر ، ولادت آخرین ذخیرۀ الهی و موعود امتها، حضرت مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) است. ولادت آن حضرت، از مسلمات تاریخ به شمار میآید. نه فقط امامان معصوم (علیهمالسلام)، دانشمندان و تاریخنویسان شیعه به این مهم اشاره کردهاند؛ بلکه مورخان و محدثانی چند از اهل سنت نیز به این حادثه بزرگ تصریح نموده، آن را یک واقعیت دانستهاند. حضرت مهدی (عجلاللهتعاليفرجهالشريف)، ولادت شگفتآوری داشته و این، برای بسیاری سؤالانگیز بوده است؛ ازاینرو ترسیم و تصویر مقدمات ولادت و برخورد مخالفان و دشمنان اهل بیت (علیهمالسلام) برابر این پدیده، ضروری مینماید.
چگونگی ولادت امام زمان(عج)
دربارۀ چگونگی ولادت حضرت مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) ایشان مشهورترین نظر، سخنان ارزشمند بانوی بزرگوار، حضرت حکیمه خاتون (علیهماالسلام)عمۀ امام عسکری (علیهمالسلام) است. شیخ صدوق، این حادثه بزرگ را از زبان او در روایتی مفصل یاد کرده است.
شیخ طوسی در کتاب غیبت و علمای دیگر روایت کردهاند و صدوق در کتاب کمال الدین به سند صحیح و معتبر از جناب موسی بن محمد بن قاسم بن حمزة بن موسی بن جعفر (علیهماالسّلام) از حضرت حکیمه خاتون دختر والا مقام امام محمد تقی (علیهالسّلام) که از بانوان با عظمت و شخصیّت و فضیلت خاندان رسالت است، حدیث کرده است، حکیمه فرمود: امام حسن عسکری (علیهالسّلام) فرستاد (فردی را) نزد من که عمه امشب در نزد ما افطار کن که شب نیمه شعبان است و خداوند حجت را در این شب ظاهر فرماید و او حجت خدا در زمین است.
من عرض کردم: مادرش کیست؟ فرمود: نرجس. گفتم: فدایت شوم، به خدا سوگند در او اثری نیست. فرمود: همین است که برای تو میگویم. حکیمه گفت: پس آمدم چون سلام کردم و نشستم نرجس خواست پای افرازم را بیرون آورد، گفت: ای سیده من و سیده خاندان من، چگونه شب کردی؟ گفتم: بلکه تو سیده من و سیده خاندان منی. گفت: ای عمه این چه سخن است؟! گفتم: ای دخترم، خدا امشب به تو پسری کرامت فرماید که در دنیا و آخرت آقا است؛ پس او خجالت کشید و حیا کرد، وقتی از نماز عشاء فارغ شدم افطار کردم و در بستر خوابیدم چون نیمه شب رسید برخاستم برای نماز شب، نماز را خواندم و فارغ شدم و نرجس همچنان در خواب و راحت بود، من نشستم برای تعقیب و سپس خوابیدم و هراسان بیدار شدم، او همچنان خواب بود پس برخاست نماز شب را خواند و خوابید.
حکیمه فرمود: برای فحص از صبح بیرون آمدم فجر اول ظاهر شده بود، هنوز نرجس در خواب بود، در شک افتادم، امام فریاد زد، عمه شتاب مکن که مطلب نزدیک گردیده. گفت: نشستم و سوره الم سجده و یس خواندم که ناگاه نرجس هراسناک بیدار شد، من به بالینش شتافتم و گفتم: «بسم الله علیک» آیا چیزی احساس میکنی؟ گفت: بله، ای عمه. گفتم: آسوده خاطر باش همان است که به تو گفتم. حکیمه گفت: پس مرا سستی و از خود بی خودی فرا گرفت و او نیز چنین شد، وقتی به حس آقایم بیدار شدم، جامه را از روی نرجس به یک سو زدم و آقای خود را دیدم که در حال سجده است و مواضع سجودش را بر زمین گذارده، او را در بر گرفتم دینم نظیف و پاکیزه است، حضرت امام حسن عسکری (علیهالسلام) به من صیحه زد: ای عمه پسرم را به نزد من بیاور.
او را نزد امام بردم، اما دستهایش را زیر دو ران و پشت او گذارد و پاهایش را به سینه خود قرار داد و زبانش را در دهان او نهاد و دست بر چشمها و گوش و مفاصلش کشید. پس فرمود: سخن بگو ای پسرم. فرمود: «اَشْهَدُ اَنَّ لا اِله اِلاّ الله وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ وَ اِنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ الله» سپس بر امیرالمؤمنین و امامان تا پدرش صلوات فرستاد و سکوت فرمود. امام فرمود: او را نزد مادرش ببر تا به او سلام کند و به نزد من آور؛ پس او را نزد مادرش بردم، به مادرش سلام کرد، سپس او را برگرداندم در مجلس امام گذاردم. فرمود: ای عمه روز هفتم که شد نزد ما بیا. حکیمه فرمود: بامدادان رفتم که به امام سلام عرض کنم، پرده را بالا زدم تا از آقای خود تفقد کنم او را ندیدم گفتم: فدایت شوم چه شد آقای من؟ فرمود: ای عمه او را به آن کس سپردم که مادر موسی او را به او سپرد.
حکیمه گفت: روز هفتم که شد به نزد آن حضرت رفتم و سلام کردم و نشستم. امام فرمود: پسرم را به نزد من بیاور، پس من آقایم را در حالی که در پارچهای بود به نزد آن حضرت بردم با او مانند روز اول رفتار کرد، پس زبان در دهانش گذارد مثل آنکه شیر و عسل به او میدهد سپس فرمود: سخن بگو: گفت: اشهد ان لا اله الا الله و صلوات بر محمد و امیرالمؤمنین و امامان تا پدرش (صلواتاللهعلیهماجمعین) فرستاد و این آیه را تلاوت کرد: «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ وَ نُریدُ اَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْاَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ وَ نُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْاَرْضِ وَ نُرِیَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما کانُوا یَحْذَروُنَ». موسی بن محمد بن قاسم، راوی حدیث گفت: این سرگذشت را از عقید خادم پرسیدم گفت: حکیمه راست فرموده است.
اخبار علما و محدثین امامیه
علما و محدثین امامیه، از جمله علامه مجلسی، شیخ مفید و شیخ صدوق (رحمةاللهعلیه) و... اتفاق بر آن دارند که حضرت مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) در نیمه شعبان سال ۲۵۵ ق در سامرا چشم به جهان گشود.
از آنجا که مسئله ولادت امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) از منظر شیعه امامیه مشهور است تنها به صورت اجمالی به ذکر برخی از ادله ولادت ان حضرت میپردازیم:
سال ولادت امام زمان (علیهالسّلام) بنابر نقل اکثر مورّخین مُعتبر و محدّثین شیعه و غیر شیعه نیمه شعبان سال ۲۵۵ هـ. ق. میباشد و سال شهادت امام حسن عسکری (علیهالسّلام) سال ۲۶۰ هـ. ق. میباشد.
بنابر تصریح علمای بزرگ امامیّه مانند شیخ مفید، آن حضرت در سال شهادت پدر بزرگوارش پنج ساله بود: «وکان عمره عند وفاة ابیه خمس سنین اتاه الله تعالی فیها الحکمه کما اتاها یحی صبیاً و جعله اماماً فی حال الطفولیه...».
این قول مشهور و دقیق بین علمای شیعه و تمام شیعیان است، بنابراین امام دوازدهم (علیهالسّلام) پنج سال در کنار پدر بزرگوارش و در سایه پدر مهربانش زندگی نموده است و این زندگی و حتی تولد حضرتش به نوعی در خفاء و پنهانی بوده است، علّت اختفاء مربوط به اوضاع سیاسی و اجتماعی معاصر امام عسکری (علیهالسّلام) و حتی ائمه پیش از او بوده است به لحاظ امنیت جانی چنانکه ولادت برخی از انبیای الهی در خفا و استتار بوده است،
تقیه کامل شیعه در عصر امام
شرایط سیاسی حاکم بر عصر امام به علت تدابیـر سخت نظامی خلفای عباسی که دشمن سرسخت ائمّه بودهاند اقتضاء مینمود، که شیعیان در تقیّه کامل و اختفاء فعّالیتهای مذهبی خود را انجام دهند و ارتباط با ائمه برای شیعیان بسیار سخت انجام میگرفت، تنها وکلای شیعه در این دوره با زحمات عدیده امکان ارتباط با ائمه را داشتند، مخصوصاً دوره امام عسکری (علیهالسّلام) سختترین دوران سیاسی و اجتماعی برای شیعه محسوب میشود. این امام عزیز اکثر دوران خویش را در پادگانهای نظامی به سر برد و بخشی از عمر شریفش را نیز کاملاً تحت مراقبت و کنترل شدید نیروها و جاسوسان امنیتی خلفای جائر و ستم پیشه عباسی بوده است و وظیفة سنگین الهی، امامت را انجام میداد با توجّه به این اوضاع فشار و خفقان سیاسی است که امام زمان (علیهالسّلام) در کودکی برای خیلی از مردم ناشناخته بود و فقط خصیّصین از بزرگان شیعه و نزدیکان ائمه و صحابی بزرگ به زیارت حضرت توفیق یافته و او را دیدهاند و تعداد این افراد به حدّی است که یقین آور است علاوه بر این که این رؤیتکنندگان خودشان از فقها و از اصحاب بزرگ و کاملاً مورد اطمینان و تایید ائمه بودهاند که در یقین و اطمینان کامل به کلام آنها جای هیچ شبهه و شکی را باقی نمیگذارد.
معرفی جانشین به خواص شیعه
اسامی این افراد در کتابهای حدیث و تاریخی علمای بزرگ شیعه و سنّی آمده است و بسیاری از این افراد خودشان به محضر امام زمان (علیهالسّلام) در زمان امام حسن عسکری (علیهالسّلام) رسیدهاند با توجّه به اینکه در مدّت پنج سال امام عسکری (علیهالسّلام) با خواص از شیعیان ارتباط مستمر داشت یا از طریق وکلای مخصوص در نواحی مختلف سرزمین اسلامی یا ارتباط مستقیم که در این فرصتها امام سعی مینمود جانشین خود را به شیعیان معرفی کند و آنها را از تحیر و سر درگمی نجات دهد همان طوری که ائمه قبل از او علاوه بر تصریح پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بنام ائمه، شخصاً و عیناً او را به شیعیان معرفی میکردهاند تا هیچ کس به دروغ مدّعی مقام امامت نشود که منجر به انحراف شیعه از مسیر حق گردد لذا در سیره تمام ائمه ما میبینیم که آنها علاوه بر معرفی جانشین خود از آخرین امام معصوم نیز با القاب و اسم خاص آن حضرت به تصریح سخن گفتهاند و او را به مردم با علائم مخصوص و منحصر بهفرد معرفی نمودهاند.
زیارت امام زمان(عج) در زمان حیات پدر
با این اهتمام به مقام امامت، امام عسکری (علیهالسّلام) هم خبر از ولادت و غیبتش داده و او را شخصاً از دوران نوزادی و تولّد با طرق مختلف از جمله فرستادن «عقیقه»، به تمام شیعیان از ولادت آن حضرت خبر داده و او را به بزرگان شیعه نشان داده و در زمان خود شناساندهاند تا حجّت بر آنها تمام شده است.
در اینجا به ترتیب از منابع معتبر و مختلف به تبیین برخی از افرادی که بـه حضور حضرت صاحب الامر (عجّلاللهفرجهالشریف) در زمان پدر بزرگوارش مشرّف شدهاند میپردازیم:
محمد بن عثمان العمری
محمد بن عثمان العمری همراه چهل نفر از شیعیان آن حضرت را در کودکی دیدهاند که امام عسکری (علیهالسّلام) به آنها فرموده است «هذا امامکم من بعدی و خلیفتی علیکم اطیعوه».
احمد بن هلال کرخی
کرخی به نقل از ابوهارون که از شیعیان بوده است نقل میکند که صاحب الزمان (علیهالسّلام) را دیدم صورتش مانند ماه شب چهاردهم نور میداد.
یعقوب بن منقوش
یعقوب بن منقوش هم به نقل از شیخ صدوق (رحمةاللهعلیه) در کمال الدین از جمله کسانی است که حضرت را دیده است.
اهمیت کتاب شیخ صدوق
شیخ صدوق از بزرگان شیعه است که کتابهای گرانسنگی را در علوم مختلف از خود برجای گذاشته است که دارای اعتبار ویژهای در پیش فُقهای شیعه هستند از جمله کتابهای بسیار معتبر او کتاب «کمال الدین و اتمام النعمة» است که آن را درباره امام عصر (علیهالسّلام) نگاشته و تفصیلاً مباحث مختلفی را حول محور مهدویت طرح نموده و تمام شبهات وارده بر این جریان را در آن جواب داده است که بسیار قابل توجّه و مناسب است لذا هیچ شبههای در کتاب و نویسنده آن وجود ندارد و از جهاتی، از جمله نزدیکی دوران حیات صدوق به دوران غیبت صغری از نقاط قوت این کتاب است و ممتاز بودن و برخورداری نویسنده از فضائل نفسانی از موارد دیگر امتیازات این کتاب شریف است که قابل توجّه میباشد. در حقیقت این کتاب جواب شبهاتی است که درباره مسئلة مهدویت و وجود امام عصر (عجّلاللهفرجهالشریف) در عصر صدوق بر شیعه وارد شده و صدوق قاطعانه به آنها پاسخ مستند و مستدل داده است.
کتاب ارشاد شیخ مفید
از جمله کتابهای معتبر شیعه که به این مسئله «رویت امام در حیات پدرش» پرداخته، کتاب ارشاد شیخ مفید است (۳۳۶-۴۱۳)، به نقل از ارشاد محمد بن اسماعیل بن موسی بن جعفر (علیهالسّلام) که از نوادگان امام هفتم بود در عراق امام زمان را در کودکی و در حیات پدرش دیده است، [حمزة بن موسی] بن جعفر به نقل از حکیمه خاتون عمه امام عسکری (علیهالسّلام) که از جمله روایات بسیار معتبر است او را دیده در حیات پدرش دیده است، این روایت که حکیمه خاتون حضرت را دیده است در بسیاری از کتابهای مربوط به موضوع مهدویت کراراً آمده است که حتّی شب ولادت حضرت صاحب الزمان (علیهالسّلام) آن بانوی مکرّم در خانه امام عسکری (علیهالسّلام) حاضر بوده و افطار را در کنار برادرزادهاش بوده و شاهد ولادت آن حضرت بوده است، و او را مکرراً دیده و چشمانش با دیدارش روشن گردیده است. «رزقنا الله و ایاکم رؤیته»
رویتکنندگان حضرت مهدی(عج)
بنابر این اگر رویتکنندگان حضرت را در یک جمعبندی قرار دهیم میتوانیم چنین نتیجه بگیریم که سه گروه حضرت را دیدهاند:
اهل بیت آن حضرت
اهل بیت آن حضرت: مانند حکیمه خاتون عمه امام عسکری (علیهالسّلام) و خادمان خانه امام عسکری (علیهالسّلام) در ردیف اولین کسانی بودهاند که امام را زیارت کردهاند الف. ظریف (ابونصر) خادم دودمان امام عسکری (علیهالسّلام)
ابوسعید غانم خادم دیگر امام عسکری(علیهالسّلام) نقل کرده است که امام زمان (علیهالسّلام) در گهواره بود که به محضرش شرف یاب شدم... به من فرمود: «انا خاتم الاوصیاء و بی یدفع الله عن اهلی و شیعتی».
«و روی محمد بن یعقوب رفعه عن نسیم الخادم و خادم ابی محمد (علیهالسّلام)...» وارد شدم به حضور امام زمان (علیهالسّلام) بعد از اینکه ده شب از ولادتش میگذشت، در این حال عطسه نمودم به من فرمود: «یرحمک الله...»، فقال «الا ابشرک فی العطاس، هو امان من الموت ثلاتة ایام».
نواب حضرت مهدی(عج)
گروه دوم که از دیدار امام در حیات پدرش مسرور شدهاند از نواب حضرتش بودند، عثمان بن سعید عمروی چنانکه قبلاً نیز گفته شد.
اصحاب خاص و شیعیان نامدار
گروه سوم از زیارت کنندگان حضرت در عهد امام عسکری (علیهالسّلام) اصحاب خاص و شیعیان نامدار حضرت بودهاند که به برخی از آنها اشاره کردیم و بسیاری از بزرگان شیعه از جمله علمای شهر قم و شیعیان خاص امام عسکری (علیهالسّلام) به زیارت حضرت صاحب الزمان (علیهالسّلام) در زمان حیات پدرشان رسیدهاند.
جریان امامت پیشوایان معصوم
جریان امامت پیشوایان معصوم (علیهمالسلام)، پس از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) فراز و فرودهای فراوانی پیدا کرد. امامان معصوم (علیهمالسلام)، با حفظ راهبرد کلی و خطوط اساسی امامت، در رابطه با حفظ مکتب و ارزشهای آن، روشهای گوناگونی را در برابر ستمگران، در پیش گرفتند. این فراز و نشیبها، تا زمان امامت علی بن موسی الرضا (علیهماالسلام)، ادامه داشت و امامان (علیهمالسلام) تا آن زمان، هریک به تناسب زمان و مکان و ارزیابی شرایط سیاسی و اجتماعی، موضعی ویژه برمیگزیدند. پس از امام رضا (علیهالسلام)، جریان امامت شکل دیگری یافت. امام جواد، هادی و عسکری (علیهمالسلام)، در برابر دستگاه حاکم و خلفای عباسی موضعی یگانه برگزیدند.
نگرانی دشمنان از تولد مهدی(عج)
پس از اینکه دو قرن و اندی از هجرت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) سپری شد و امامت به آنان رسید، اندکاندک میان حکومتگران مسلمین در مرکز خلافت، نگرانیهایی عمیق جان گرفت. این نگرانیها مربوط به اخبار و احادیث بسیاری بود که در آنها اشاره شده از امام عسکری (علیهالسلام) فرزندی تولد خواهد یافت که بر هم زنندۀ اساس حکومتهاست؛ ازاینرو بر فشارها و سختگیریها بر امام حسن عسکری (علیهالسلام) افزوده شد؛ تا شاید با نابودی ایشان، از تولد مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) و تداوم امامت جلوگیری شود؛ اما بر خلاف برنامهریزیها و پیشگیریهای دقیق و پیدرپی دشمنان، مقدمات ولادت حضرت مهدی (عجلاللهتعاليفرجهالشريف) آماده شد و توطئههای ستمگران، راه به جایی نبرد، بدین علت دورانی که آن حضرت در شکم مادر بزرگوار خود بود و سپس تولدش، همه و همه، از مردم پنهان بود و جز چند تن از نزدیکان، شاگردان و اصحاب خاص امام عسکری (علیهالسلام)، کسی او را پس از ولادت نمیدید. آنان نیز مهدی (عجلاللهتعاليفرجهالشريف) را گاهگاه میدیدند؛ نه پیوسته و به صورت عادی.
غیبت صغراغیبت صغرا به معنای غایب شدن کوتاه مدت است و بنابر آموزههای شیعی، دورانی است که در آن
امام مهدی(عج) به صورت مخفی زندگی میکرد و فقط از طریق
نمایندگان چهارگانه خود با
شیعیان مرتبط بوده است. این دوره بنابر یک نظر از
سال ۲۶۰ قمری (۸۷۴م) آغاز و در ۳۲۹ قمری (۹۴۱م) پایان میپذیرد (حدود ۶۹ سال).
با غیبت امام مهدی(ع) این احتمال میرفت که شیعیان دچار سردرگمی شوند و مسأله تداوم امامت به فراموشی سپرده شود. برای مقابله با انحرافاتی از این قبیل، ضرورت داشت ارتباط شیعیان با امام خود به یک باره و به طور کامل قطع نشود از این رو نواب اربعه از سوی امام معرفی شدند تا مسئوليت اداره امور شيعيان را با هدايت و دستورات مستقيم ایشان عهدهدار شوند. این سفرا عبارت بودند از؛
عثمان بن سعید عمری؛
محمد بن عثمان؛
حسین بن روح نوبختی؛
علی بن محمد سمری؛
پایان دوره غیبت صغرا
بنابر اجماع علمای شیعه بعد از درگذشت علی بن محمد سمری چهارمین نایب خاص حضرت مهدی(ع)، در سال ۳۲۹ق غیبت صغری به پایان رسیده و غیبت کبری آغاز شده است. در این دوران باب نیابت خاصه و وکالت از طرف امام مهدی (عج) مسدود است و تا روز ظهور، نایب خاصی در میان شیعه نخواهد بود.
وضع شیعیان در اواخر غیبت صغری
در سالهای پایانی دوران غیبت صغری، تشیع در شهرهایی از ایران و از جمله در قم و آوه گسترش یافته بود و از سویی، شیعیان، منصبهایی حکومتی به دست آورده بودند که قدرت خاندان نوبخت در بغداد نمونهای از آن است. در نیمه اول قرن چهارم با به قدرت رسیدن سلسله آل بویه در ایران و استیلای آنان بر بغداد و خلافت عباسی و به قدرت رسیدن آل حمدان در شام، وضع سیاسی به طور بینظیری به نفع شیعه تغییر کرد و رجال شیعه چنان در همه مناصب و مقامات حکومت جا گرفتند و نفوذ اجتماعی آن مذهب، در چنان حدی بالا رفته بود که مورخان غربی امروز، آن قرن را «قرن شیعه» میخوانند.
در همین دوره بود که دفاعیههایی چون الامامة و التبصرة من الحیرة اثر علی بن بابویه در تثبیت باورهای امامیه نوشته شد و سیر تدوین این کتابها در سالها و سدههای بعد با آثاری همچون کتاب الغیبه اثر محمد بن ابراهیم نعمانی و کمال الدین اثر شیخ صدوق استمرار یافت و بدین ترتیب، شیعه دوران غیبت صغری را با استواری پشت سر گذاشت و وارد دوران غیبت کبری شد.
انتظار فرج امام زمان (عج)
انتظار ظهور حضرت مهدی در میان شیعیان فرهنگ مهدویت را به وجود آورده و تعداد بسیار زیادی شعر درباره انتظار و شعر در فراق امام زمان (عج) با سوز دل سروده شده است.
هر ساله در کشورهای اسلامی نیمه شعبان به مناسبت ولادت امام زمان جشن گرفته میشود
حضرت حجت بن الحسن العسکری (عج) در باور امامیه، منجی آخرالزمان و همان مهدی موعود است، ایشان عمری طولانی دارند و زمان زیادی را در غیبت زندگی خواهند کرد. اینکه علت غیبت امام زمان (عج) چیست؟ یکی از حکمتها و رازهای الهی بوده و ما نمیتوانیم به عمق این راز پی ببریم اما سرانجام ایشان به خواست و اراده خداوند ظهور و قیام میکنند و با عدل و داد بر جهان حکومت خواهند کرد.
بر چهره پر ز نور مهدی صلوات / بر جان و دل صبور مهدی صلوات
تا امر فرج شود مهیا بفرست / بهر فرج و ظهور مهدی صلوات . . .
اعمال شب نیمه شعبان
در منابع دعایی و روایی ما برای شب نیمه شعبان که بعد از شب های قدر، افضل شب ها است اعمالی ذکر شده که در ذیل به آنها اشاره می شود:
اوّل:
غسل کردن که سبب تخفیف گناهان است.
دوّم:
شبزندهداری به نماز و دعا و استغفار، چنانکه امام زینالعابدین(علیهالسلام) انجام میدادند و در روایت آمده: هرکه این شب را به رازونیاز و عبادت بپردازد دل او نمیرد در روزی که دلها بمیرند.
سوّم:
زیارت امام حسین(علیهالسلام) که افضل اعمال این شب است و باعث آمرزش گناهان است و هر که میل دارد تا ارواح صدوبیستوچهار هزار پیامبر با او دست آشنایی دهند، در این شب، امام حسین(علیهالسلام) را زیارت کند.
کمترین حدّ زیارت آن حضرت(ع) آن است که بر بالای بامی برآید و به جانب راست و چپ بنگرد، سپس سر به سوی آسمان بردارد و با این کلمات حضرت را زیارت کند: السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبا عَبْدِاللّٰه، السَّلامُ عَلَيْكَ وَرَحْمَةُ اللّٰه وَبَرَكاتُهُ. درود بر تو ای اباعبدالله، درود و رحمت و برکات خدا بر تو. و هرکس در هر کجا که باشد و در هر زمان آن حضرت را به این شیوه زیارت کند، امید است که پاداش حجّ و عمره برای او نوشته شود؛
چهارم:
خواندن دعایی که شیخ و سید نقل کردهاند و به منزله زیارت امام زمان (صلواتاللهعلیه) است و با این فراز آغاز می شود: «اللّهُمَّ بِحَقِّ لَيْلَتِنا هذِهِ وَمَوْلُودِها وَحُجَّتِكَ وَمَوْعُودِهَا، الَّتِى قَرَنْتَ إِلى فَضْلِها فَضْلاً ...».
پنجم:
شیخ از اسماعیل بن فضیل هاشمی روایت کرده که گفت: حضرت صادق(علیهالسلام) این دعا را به من آموخت که آن را در شب نیمه شعبان بخوانم؛ این دعا با این فراز آغاز می شود: «اللّٰهُمَّ أَنْتَ الْحَىُّ الْقَيُّومُ الْعَلِىُّ الْعَظِيمُ الْخالِقُ الرَّازِقُ الْمُحْيِى الْمُمِيتُ الْبَدِىءُ الْبَدِيعُ ...».
ششم:
دعایی را بخواند که حضرت رسول(صلیاللهعلیهوآله) در این شب میخواند و با اینچنین آغاز می شود: «اللّهُمَّ اقْسِمْ لَنا مِنْ خَشْيَتِكَ مَا يَحُولُ بَيْنَنا وَبَيْنَ مَعْصِيَتِكَ ...».
هفتم:
بخواند «صلوات هر روز» را که هنگام زوال [هنگام ظهر شرعی] میخواند: «اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ، وَمَوضِعِ الرِّسالَةِ، وَمُخْتَلَفِ الْمَلائِكَةِ...»
هشتم:
«دعای کمیل» را بخواند که ورودش در این شب است و این دعا به طور کامل در باب اوّل گذشت.
نهم:
هر یک از ذکرهای «سُبْحانَ اللّه» و «الحَمْدُ للّه» و «اللّه أَکْبَر» و «لَا إِلهَ إلَّااللّه» را «صد مرتبه» بگوید تا خدا تعالی همه گناهان گذشته او را بیامرزد و حاجتهای دنیا و آخرت او را برآورد.
دهم:
شیخ طوسی در کتاب «مصباح» از ابو یحیی در ضمن خبری در برتری و مزیت شب نیمه شعبان روایت کرده است که گفت: به مولای خود امام صادق(علیهالسلام) گفتم: بهترین دعاها در این شب کدام است؟ فرمود: هرگاه نماز عشا را خواندی، دو رکعت نماز به این ترتیب بخوان:
در رکعت اول سوره «حمد» و سوره «کافرون» و در رکعت دوم سوره «حمد» و سوره «توحید» و چون سلام دادی، بگو «سُبْحانَ اللّهِ»، «سیوسه» مرتبه و «الْحَمْدُ لِلّهِ»، «سیوسه» مرتبه و «اللّهُ أَکْبَرُ»، «سیوچهار» مرتبه؛ سپس بخوان دعایی را اینچنین آغاز می شود: «يَا مَنْ إِلَيْهِ مَلْجَأُ الْعِبادِ فِى الْمُهِمَّاتِ، وَ إِلَيْهِ يَفْزَعُ الْخَلْقُ فِى الْمُلِمّاتِ ...» (کامل دعا در مفاتیح الجنان آمده است).
بعد از اتمام دعا به سجده میروی و میگویی: «یا ربّ: پرودگارا» «بیست مرتبه»، «یا اللّه: خدایا» «هفت مرتبه»، «لَاحَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلّا بِاللّهِ: هیچ نیرو و توانى نیست جز به خداى [بلندمرتبه بزرگ]» «هفت مرتبه»، «مَا شاءَ اللّهُ: خواست، خواست خدا است» «ده مرتبه»، «لَاقُوَّةَ إِلّا بِاللّهِ: نیرویى جز به خدا نیست» «ده مرتبه»؛ پس صلوات میفرستی بر پیامبر و آل او(علیهمالسلام) و از خدا حاجت خود را میخواهی،
پس سوگند به خدا که اگر در پی این عمل، به عدد قطرات باران حاجت بخواهی هرآینه خدا(عزّوجلّ) به سخاوت فراگیر و احسان بزرگش، آن حاجات را به تو میرساند.
یازدهم:
شیخ طوسی و کفعمی فرمودهاند: که در این شب این دعا را بخوان که با این فراز آغاز می شود: «إِلهِى تَعَرَّضَ لَكَ فِى هذَا اللَّيْلِ الْمُتَعَرِّضُونَ، وَقَصَدَكَ الْقاصِدُونَ ...» و این دعایى است که در سحرها در پى «نماز شفع» خوانده میشود.
دواردهم:
بنده خداوند سجدهها و دعاهایی را که از رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) روایت شده بجا آورد. از جمله روایتی است که شیخ از حمّاد بن عیسی از ابان بن تغلب روایت کرده که گفت: امام صادق(علیهالسلام) فرمودند: شب نیمه شعبانی فرا رسید، رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) در آن شب در خانه عایشه بود، چون شب به نیمه رسید از بستر خود برای عبادت برخاست، هنگامیکه عایشه بیدار شد، دریافت که پیامبر از خوابگاه خویش بیرون رفته، وی را همچون اغلب زنان وسوسه گرفت، گمان کرد آن حضرت نزد همسر دیگری از همسرانش رفته؛ از جای برخاست و چادرش را بر خود پیچید و سوگند به خدا که چادر او از ابریشم و کتان نبود، تارش از مو و پودش از کرک شتر مایه داشت، حجره به حجره در حجرههای زنان رسول خدا جستجو میکرد، در این میان که در جستجوی آن حضرت بود، ناگهان نگاهش به رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) افتاد که مانند جامهای بر زمین چسبیده و در حال سجده است، به نزدیک آن حضرت رفت، شنید در سجدهاش میگوید: «سَجَدَ لَكَ سَوادِي وَخَيالِي، وَ آمَنَ بِكَ فُؤادِي، هذِهِ يَدايَ وَمَا جَنَيْتُهُ عَلَى نَفْسِي، يَا عَظِيمُ تُرْجى لِكُلِّ عَظِيمٍ اغْفِرْ لِيَ الْعَظِيمَ فَإِنَّهُ لَايَغْفِرُ الذَّنْبَ الْعَظِيمَ إِلّا الرَّبُّ الْعَظِيمُ».
سپس سر مبارک خویش را از سجده برداشت و دوباره به سجده برگشت، عایشه شنید که آن حضرت(ص) میگوید: «أَعُوذُ بِنُورِ وَجْهِكَ الَّذِي أَضاءَتْ لَهُ السَّماواتُ وَالْأَرَضُونَ، وَانْكَشَفَتْ لَهُ الظُّلُماتُ، وَصَلَحَ عَلَيْهِ أَمْرُ الْأَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ مِنْ فُجْأَةِ نَقِمَتِكَ، وَمِنْ تَحْوِيلِ عافِيَتِكَ، وَمِنْ زَوالِ نِعْمَتِكَ . اللّهُمَّ ارْزُقْنِي قَلْباً تَقِيّاً نَقِيّاً وَمِنَ الشِّرْكِ بَرِيئاً لَاكافِراً وَلَا شَقِيّاً».
سپس دو طرف روى خود را بر خاک نهاد و گفت: «عَفَّرْتُ وَجْهِي فِي التُّرابِ وَحُقَّ لِي أَنْ أَسْجُدَ لَكَ».
سیزدهم:
نماز «جناب جعفر طیار» را بجا آورد، چنانکه شیخ از امام رضا(علیهالسلام) روایت کرده.
چهاردهم:
نمازهای این شب را بخواند که بسیار است، از جمله نمازی است که ابویحیی صنعانی از امام باقر و امام صادق(علیهماالسلام) روایت کرده و همچنین سی نفر از کسانی که مورد اطمینان و اعتماد هستند از آن دو بزرگوار روایت کردهاند: که هرگاه شب نیمه شعبان فرا رسید چهار رکعت نماز بخوان به این ترتیب که در هر رکعت سوره «حمد» و پس از آن «صد مرتبه» سوره «توحید» و چون فارغ شدی بگو: «اللّهُمَّ إِنِّى إِلَيْكَ فَقِيرٌ، وَمِنْ عَذابِكَ خائِفٌ مُسْتَجِيرٌ . اللّهُمَّ لَاتُبَدِّلِ اسْمِى، وَلَا تُغَيِّرْ جِسْمِى، وَلَا تَجْهَدْ بَلائِى، وَلَا تُشْمِتْ بِى أَعْدائِى، أَعُوذُ بِعَفْوِكَ مِنْ عِقابِكَ، وَأَعُوذُ بِرَحْمَتِكَ مِنْ عَذابِكَ، وَأَعُوذُ بِرِضاكَ مِنْ سَخَطِكَ، وَأَعُوذُ بِكَ مِنْكَ، جَلَّ ثَناؤُكَ أَنْتَ كَما أَثْنَيْتَ عَلَى نَفْسِكَ وَفَوْقَ مَا يَقُولُ الْقائِلُونَ.»
و بدان که برای خواندن «صد رکعت» نماز در این شب به این ترتیب که: در هر رکعت سوره «حمد» «یک مرتبه» و سوره «توحید» «ده مرتبه»، برتری و مزیت بسیار وارد شده؛
و در اعمال ماه رجب دستورالعمل «شش رکعت» نماز در این شب با سورههای «حمد» و «یس» و «تَبارَک» و سوره «توحید» گذشت.
اللهم عجل لولیک الفرج...
نواییان گزارش می دهد