پخش زنده
امروز: -
امروز سالگرد درگذشت باغچه بان، معلم گلهای خاموش ایران است. معلمی خستگی ناپذیر و دلسوز که او را به عنوان موسس اولین مدرسه ناشنوایان میشناسیم،
پنجاه و چهار سال از درگذشت "جبار باغچه بان " میگذرد. معلمی خستگی ناپذیر و دلسوز که او را به عنوان " موسس اولین مدرسه ناشنوایان " میشناسیم، اما آثار او در تعلیم و تربیت کودکان ایران زمین، محدود به یک مدرسه نیست.
وقتی کودک بودیم در گوشهای از کتابهای درسی تصویری از پیرمردی مهربان میدیدیم: " جبار باغچه بان. " که میگفتند کارهای بزرگی کرده است، ولی هنوز بسیاری از ما او را خوب نمیشناسیم.
مثلا آن وقت چه کسی میدانست که نام اصلی باغچه بان، باغچه بان نبوده بلکه ابتدا او را با عنوان "جبار عسکرزاده " میشناختند.
یا آن زمان که ما در حد یک مطلب کوتاه، زندگینامه باغچه بان را خواندیم و گذشتیم شاید کمتر کسی با خبر بود از محل تولد باغچه بان که در" ایروان" بود یعنی پایتخت کنونی جمهوری ارمنستان.
از زندگی پرفراز و نشیب او هم کمتر کسی برای ما گفت و نوشت که او در کودکی به علت مشکلات مالی مدرسه را رها کرد و در کنار پدر به معماری و قنادی پرداخت، ولی چون نویسندگی را دوست داشت. همزمان، در نشریات طنز نوشت و کم کم سردبیر مجله شد.
تولد او را سال ۱۲۶۴ هجری شمسی نوشته اند و این یعنی نزدیکی به سالهای جنگ جهانی اول، جنگی که باغچه بان را از شهر و دیارش آواره کرد و او که پدر و مادرش را هم از دست داده بود به " مرند" آمد و شروع به تدریس کرد.
اما معلم دلسوز کودکان غرب کشور، فکرهای بزرگی در سر داشت.
او ابتدا کودکستانی برای کودکان تبریز دایر کرد و اسمش را گذاشت:" باغچه اطفال " و از همان زمان، نام فامیل خود را از عسکرزاده به باغچه بان تغییر داد.
چون میگفت اگر معلم دبستان و دبیرستان، " آموزگار" نام دارد، مربی کودکستان به نوعی نگهبان گلهای نورسیده است پس باغچه بان است!
وی دراین باره گفته است: " یک روز یکی از دوستانم با شوخی به من گفت: تو برای بچههای تبریز باغچه دایر کرده و الان باغچه داری میکنی! …. تو باغچه بان شده ای! …؛ و پس از آن شوخی، من موقع گرفتن شناسنامه ایرانی ام، باغچه بان را به جای عسکرزاده برای نام خانوادگی آینده ام انتخاب کردم. "
باغچه بان به نحوه آموزش در ایران انتقادهایی داشت و معتقد بود باید از روشهای نوین استفاده کرد.
او یکی از دلایل ناموفق بودن سواد آموزی را بی توجهی به ایجاد آمادگی لازم در پیش از دبستان میدانست و میگفت برای آموزش مطلوب، باید از روش بازی، نمایش، شعر، سرود و قصه خوانی استفاده کرد.
زندگی او با کودکان و نوجوانان همراه بود. در فهرست بلند بالای " اولینهای او " به نگارش و تصویرگری اولین کتاب کودک ایرانی به قلم باغچه بان هم برمی خوریم.
این کتاب که با نقاشی خود او منتشر شد، " بابابرفی " نام داشت.
او در ادامه آستین بالا زد و در سال ۱۳۰۳ در محله یوسف آباد تهران نخستین مدرسه ناشنوایان را تاسیس کرد.
روش شفاهی در تعلیم ناشنوایان، آموزش روش حساب ذهنی، گاهنجار (گاهنما) - وسیلهای برای نشان دادن پستی و بلندیهای اقیانوسها روی نقشه به کودکان-، الفبای گویا و گوشی استخوانی (یا تلفن گنگ) از خدمات باغچه بان برای ناشنوایان است.
باغچه بان در زمینه ادبیات و دیگر زمینهها آثار ارزشمندی دارد.
از آن جمله میتوان به زندگانی کودکانه؛ دستور تعلیم الفبا؛ الفبای خودآموز برای سالمندان؛ اسرار تعلیم و تربیت؛ الفبای باغچه بان؛ روش آموزش کر و لال ها؛ آدمی اصیل؛ بازیچه دانش؛ من هم در دنیا آرزو دارم و درخت مروارید اشاره کرد.
ترجمه رباعیات خیام به زبان محلی آذربایجانی ازدیگر کتابهای باغچه بان و اثری در نوع خود بی نظیر است چرا که ترجمه رباعیات خیام به زبان ترکی و آن هم منظوم و به همان وزن رباعی اصلی، تاکنون سابقه نداشته و در نوع خود شگفت انگیز است.
باغچه بان درخصوص شروع شاعری اش گفته:" شبی اندیشههای خود را به صورت شعری درآوردم برای اینکه در جستجوی مداد و کاغذ، چراغی روشن نسازم و کسی را بیدار نکنم، قطعه زغالی از منقل کرسی برداشتم و با آن شعرم را بر دیوار نوشتم. "
که همین نقل قول از ویژگیهای انسان دوستانه رفتار او حکایت میکند.
اشعار باغچه بان بیشتر در جهت رواج صلح و دوستی است:
بی جا نشدم عاشق و دیوانه صلح لیلی نرسد به پای افسانه صلح
ماهی است به عاشقان مساوی مهرش عشاق خوش اند در حرمخانه صلح
ای مهر به روی تابناک تو قسم ای غنچه به این سینه چاک تو قسم
بی صلحِ ملل شاد نگردد دل من ای بلبل من به عشق پاک تو قسم
سرانجام معلم گلهای خاموش ایران، میرزا جبار عسگرزاده باغچه بان، پس از عمری تلاش در راه اعتلای فرهنگ ایرانی، در روز چهارم آذر ۱۳۴۵، در ۸۱ سالگی چشم از جهان فرو بست و به دیار باقی شتافت.
اما نامش همیشه در ذهن و جان کودکان ایران زمین به خصوص آنها که بی او نمیتوانستند بخوانند و بنویسند باقی است.
روحش شاد و یادش گرامی باد.
نویسنده : میترا لبافی
خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما