مراسم بزرگداشت سردار شهید «یوسف‌رضا ابوالفتحی» برگزار می‌شود

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، مراسم بزرگداشت سردار شهید «یوسف‌رضا ابوالفتحی»، فردا (پنج‌شنبه) از ساعت ۱۰ صبح بر سر مزار این شهید والامقام واقع در قطعه ۲۹ بهشت زهرا (س) تهران برگزار می‌شود.
سردار شهید «یوسف‌رضا ابوالفتحی» متولد سال ۱۳۳۴، پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، به‌همراه سیل خروشان ملت دوشادوش مردم، با ایمان و اخلاص به حکومت اسلامی و امام خمینی (ره) در خیابان‌ها حضور یافت و در جهت سرنگونی رژیم پلید شاهنشاهی فداکاری کرد.
وی سال ۱۳۵۷ به جمع پاسداران کمیته انقلاب اسلامی پیوست و پس از مدتی، موفق به اخذ مدرک لیسانس نظامی شد. در زمانی که حملات کفار بعثی به کشورمان شروع شد سریعا با حضور فعال در جبهه، به رشادت، ایثار و افتخارآفرینی پرداخت و خدمات بسیاری را در خطوط مقدم انجام داد.
این شهید والامقام از بدو استخدام به دلیل لیاقت‌های شایان توجهی که داشت، مسئولیت‌های بسیاری را از جمله معاون کمیته منطقه یک تهران، مدیر کل مواد مخدر، فرمانده گردان، معاون جنگ کمیته انقلاب، فرمانده یگان حفاظت، فرمانده کل عملیات کمیته انقلاب اسلامی، فرمانده قرارگاه مرکزی محمدرسول الله (ص)، فرمانده یگان دریایی کل کمیته، جانشین معاون اطلاعات و عملیات کل، فرمانده محور در کردستان، فرمانده قصر شیرین، فرمانده ناحیه انتظامی تهران بزرگ و در آخرین مسئولیتش فرمانده انتظامی استان فارس را بر عهده داشت.
وی در حین درگیری با اشرار مسلح و آدم ربایان در شهرستان «فسا»، در حالی که فرماندهی عملیات را برعهده داشت، بر اثر اصابت تیر مجروح شد.
این مجاهد دلیر و بزرگوار که تمام زندگی خود را وقف این مرز و بوم کرده بود، به‌طوری‌که حتی در عزیزترین روز زندگیش نیز دست از مجاهدت برنداشت و در شب ازدواج فرزندش با شنیدن خبر گروگان‌گیری (بعضی از کارکنان) توسط اشرار، راهی منطقه «لارستان» شد و در یازدهمین روز بهمن سال ۱۳۷۸ بر اثر نقص فنی چرخبال و سقوط در دریاچه مهارلو، به جمع شهدا پیوست.
بخشی از وصیت‌نامه شهید یوسف‌رضا ابوالفتحی:
«بنام او آغاز می‌کنم تا شاید خوب از دلم برآید.
در این دنیای وانفسا که نفس کشیدن در آن دشوار است، با آن خونریزی‌ها که ابرقدرت‌ها و شیاطین بوجود می‌آورند و با دیدن زجر‌ها و شکنجه‌هایی که مردم مظلوم و مسلمان در اقصی نقاط جهان و خانواده‌هایی که بر اثر ستمی که به آن‌ها وارد می‌شود، اشک یتیمان که در اثر بی‌سرپرستی دلشان پر خون است و لحظه خوش در زندگی خود ندارند.
درحالی‌که مسلمانان زجر کشیده در دیگر کشور‌های جهان، زیر چکمه‌های ظلم و ستم ایادی شیطان دست و پا می‌زنند، با وجود این دنیای بی‌ارزش، نشستن در گوشه‌ای و در فکر خود بودن، گناه بزرگی است. ذره ذره وجودم و قطره قطره خونم بخاطر این‌ها به خروش می‌آید و تاب دیدن این صحنه‌ها را ندارم.
خدایا من را بطلب و به پیش خود ببر.»