چون عود، در آتش اندیشه بسوزد؛
شیخ اجل و دغدغه خدمت به خلق
سعدی شیرازی از جمله بزرگانی است که همواره در اندیشه دیگران بود و دل در گروی خدمت به مردم داشت.
به گزارش
خبرگزاری صداوسیما مرکز فارس، شیخ اجل سعدی شیرازی سالها برای کسب حکمت و تجربه، تلخی سفر را تحمل کرد و به تعبیر خودش، «تا دورترین نقاط جهان نیز به پیش رفت».
نخستین مسئلهای که پس از آن سفر پرمایه، ذهنش را به خود مشغول ساخت، خدمت به مردم بود تا بر ایشان تحفههایی از علم و معنویت به ارمغان آرد و کام آنان را با سخنانی شیرینتر از قند حلاوت بخشد، چنان که خود، این گونه سروده است:
تهی دست رفتن سوی دوستان دریغ آمدم ز. آن همه بوستان
برِ دوستان ارمغانی برم به دل گفتم از مصر، قند آورم
اهتمام و عنایت سعدی به مردم، تا آن جاست که حاضر میشود، «چون عود، در آتش اندیشه بسوزد»، تا در نتیجه، عطر دلاویز خدمت را در میان آدمیان بپراکند و روحشان را بدین وسیله بنوازد.
به عقیده سعدی، بنی آدم اعضای یک پیکر و از یک گوهرند، ازاین رو دردمندی بر غم و اندوه دیگران امری طبیعی است، زیرا آن گاه که عضوی از پیکر آدمی به درد میآید، برای عضوهای دیگر قراری نخواهد ماند.
سعدی، آنانی را که در وجودشان روحیه سودمندی به حال دیگران به چشم نمیخورد، با سنگ خارا برابر میداند و به اعتقاد وی، در آهن و سنگ منافعی است که در برخی از آدمیان خبری از آن نیست:
اگر نفع کس در نهاد تو نیست
چنین، گوهر و سنگ خارا یکی است